Results for advance directive translation from English to Persian

advance
گروه

advance .
قبلا تهيه شده .

in advance
در حال انجام@ info: whatsthis

an advance?
پيش پيش؟

thx in advance
پیشاپیش ممنون

compiler directive .
رهنمودهمگرداني .

advance every:
پیشرفت هر:

advance , advance,, , .
برو جلو . برو جلو .

advance team , proceed .
تيم پيشرو ، بريد جلو .

even though future advance .
حتي باعث ميشدند آينده زودتر اتفاق بيفته .

and she made an advance , and .
و اون به من يك پيش پرداختي داد .

listen , can i advance , er .
گوش کن ميتونم يک کم مساعده .

booked five months in advance .
کتابش پنج ماه ترقي کرده .

all along our axis of advance , .
و جلوتر از نيروهاي خودي .

lm staying till l get my advance .
ولي من ميمونم تا . پيش پرداختم را بگيرم .

always advance to the next tab position
همیشه پیشرفت به موقعیت تب بعدی

can the producers advance me some money .
تهيه کنندهها ميتونن بمن مساعده بدن .

everywhere , legions of the enemy advance .
نيروهاي دشمن . در همه جا حضور دارند .

and, son, i should apologize in advance.
و ... پسرم ... بايد از قبل ازت عذرخواهي کنم

unless a family member enforces the directive,
حالا اگه يكي از اعضاي بزرگ اين خانواده ...كنترل اوضاع رو به عهده نگيره