Results for afford translation from English to Persian

afford .
از عهده‌برآمدن .

cant afford it .
نميشه از عهدش بر اومد .

cant afford not to .
نميتوني اطاعت نکني .

i can afford that much.
من ميتونم اينقدر تهيه كنم

no . we cant afford that .
نه . ما توانايي پرداخت هزينه اش را نداريم .

that we supposediy cant afford .
كه استطاعت تامين بودجه شون را نداريم .

i cant afford to , billy .
من از عهده اش برنميام ، بيلي .

i cant afford emotional attachments .
من توانايي وابستگي احساسي ندارم .

we can't afford to do that.
ما نمي توانيم از عهده انجام آن بر بياييم

and i cant afford to let her down .
و من نميخوام نااميدش کنم .

we can't afford to send tributes.
ما نمي توانيم از عهده آن بر بياييم و بايد باج بدهيم

but who can afford to fiy these days .
اوه . اما اين روزا كي اجازه ميگيره تا پرواز كنه .

because we cant afford new york , because .
چون ما از خرج هاي نيويورک بر نميايم چون ما .

and can we afford not to? thank you.
وآيا از عهده اين نميتوانيم برائيم؟ مرسي از شما.

alas , we cant afford her to cast our show but .
متأسفانه پولمون نميرسه تا . براي انتخاب بازيگرها ازش استفاده کنيم .

can we afford to wait for some crazy invention .
اين امکان وجود داره که منتظر بشيم تا ازمون يک دعوت احمقانه بشه .

can you afford such an amount in your situation?
ميتوني به ميزان خودت در موقعيتت تهيه كني؟

certainly we cant afford to buy a controlling interest .
ما توانايي اين‌و نداريم که اين همه سهام‌و بخريم .

cant just put him in a hospital . i cant afford that .
نميتونم تحمل كنم بايد ببريمش بستريش كنيم .

but because he couldn't afford a hotel room.
اومده خونه من چون نمي تونه از پس خرج هتل بربياد