Results for all throughout my lifetime translation from English to Persian

all of this has happened in my lifetime.
تمام اینها در در طول زندگی من رخ داد

there are references all throughout
در اين بيانيه ارجعاتي وجود داره

and i have done this throughout my work.
و من این کار رو از طریق شغلم انجام دادم.

i cover my lifetime here, you know?
من خودم را بیمه عمر خواهم کرد، می دانید؟

they have touched me throughout my 68 years.
مرا در طی ۶۸ سال عمرم متاثر کرده اند.

lifespan is up by 30 percent in my lifetime.
در طی سالهای زندگی من، متوسط طول عمر سی درصد افزایش یافته است.

throughout my military service i was a mag shooter .
من يک تيرانداز مگ ارتش بودم .

has been an experience unlike any other in my lifetime.
آزمايشي بوده برخلاف چيزهاي ديگه ي سراسر زندگيم

and all throughout the library are different objects, different spaces.
و در سراسر کتابخانه اشیاء مختلف و فضاهای مختلف وجود دارند.

i've seen many signs of disaster in my lifetime, but none like this!
در طول زندگي ام علائم زيادي از حوادث و بلايا رو ديده ام، اما اين يكي فرق مي كنه

i can't think of anything else that's happened in my lifetime that way.
من هیچ مورد دیگری شبیه این در طول دوران زندگیم ندیده ام.

and you are going to see here the amazing thing that has happened in the world during my lifetime.
و اینجا شما خواهید دید چیز جالبی را که در طول زندگی من در جهان اتفاق افتاده است.

he has made me blessed wherever i may be, and has enjoined upon me prayer and almsgiving throughout my life.
«و هر جا که بوده‌ام مرا برکت‌یافته ساخت و تا زنده‌ام به نماز و زکات سفارشم کرد.»

all throughout the developing world, people are going directly to cell phones, skipping the whole landline stage.
در همه جاهای اين دنياي توسعه يافته، افراد مستقيما" از تلفنهاي همراهشان استفاده مي كنند، تا از به كار گيري خطوط مخابراتي زميني فرار كنند.

"xiah" would be an implication of his desire to become not only a star in korea, but also a star recognized all throughout asia.
" xiah" اشاره‌ای ست به این نکته که او می‌خواهد نه تنها در کره بلکه در سراسر آسیا به عنوان ستاره شناخته شود.

and after begging and pleading for christmas, i got a second-hand video camera, and i instantly started making my own animations on my own, and all throughout high school i made my own animations.
و التماس و خواهشم را گذاشتم برای کریسمس، بعدش صاحب یک دوربین ویدیوی دست دوم شدم، و بی معطلی شروع کردم به ساختن انیمیشن های خودم، و تمام طول سالهای دبیرستان انیمیشن می ساختم.

i will do so with the help of words, of course, but also a geometrical shape, the circle, so throughout my talk, you will come across several circles.
برای این کار قطعا از کلمات کمک می گیرم اما در عین حال از یه شکل هندسی هم استفاده می کنم، دایره. بنابراین در طول سخنرانی ام دایره های زیادی رو خواهيد ديد.

so throughout my childhood, my mother was incarcerated and i didn't have my father because i didn't even learn his first name until i was in the sixth grade.
بدین ترتیب، در تمام طول کودکی من، مادرم زندانی بود و حتی پدر هم نداشتم چون اسم کوچیکش رو تا کلاس ششم اصلا نمی‌دانستم.

any one of the wines served at this tasting, if i'd been served it at a dinner party, it would have been, you know, the wine experience of my lifetime, and incredibly memorable.
همه شرابهایی که در این مراسم چشیدن تعارف شد اگر در یک مهمانی شبانه تعارف شده بود، می توانست ، می دونین تجربه شراب برای تمام عمرم باشد و خاطره ای بیاد ماندنی.

i wrote those same kinds of letters that my mother had written me for strangers, and tucked them all throughout the city, dozens and dozens of them. i left them everywhere, in cafes and in libraries, at the u.n., everywhere.
من نامه‌هایی برای غریبه‌ها نوشتم مثل نامه‌هایی که مادرم برای من می‌نوشت، وآنها را در سراسر شهر پنهان کردم، چند دوجین از آنها را نوشتم. من آنها را هر جایی گذاشتم، کافه‌ها، کتابخانه‌ها، در سازمان ملل، هرجایی.