Results for apple store is open now translation from English to Persian

stop , the store is there .
نگردار ، همين جاست .

where jin gakyung's store is.
در انبار جين گاكيونگ

if the store is inspected by military,
بازرسي انبار توسط ارتش ممكنه كه

a wallet is open.
kde wallet: یک wallet باز شده است.

even if the door is open .
حتي اگر در باز شه .

nobodys here , man , cause the store is closed .
كسي اينجا نيست مرد چون ما تعطيل كرديم .

although the store is evacuated, merchants are left in each region.
با اين حال كه انبار خالي شدهاما بازرگانان هر منقه در محل خود باقي مانده اند

the first key shift is open knowledge.
اولین تغییر مهم، دانش عمومی است.

all we gotta do is open our eyes and look .
تنها باید چشمانمون را خوب با کنیم .

but i hear lyme disease is open, so. . . .
نه ولي هنوز واسه ي تبليغ نيش کنه …کسي رو انتخاب نکردن پس

a museum is open to the public throughout the year.
چنگدو میزبان صنایع و بازارهای مهم و کلیدی در چین است.

*the union of any number of open sets is open.
* هر فضای توپولوژیک هم باز است و هم بسته.

the zoo is open every day of the year except december 25.
این باغ وحش در تمام روزهای سال به غیر از ۲۵ دسامبر باز است.

complementing the cica data store is the x12 cica metadata interchange format (cica-mif).
مکمل داده‌های ذخیره شده cica "فرمت تبادل فراداده x12 cica" یا cica-mif است.

it is open all-year except christmas, seven days a week.
این نمایشگاه در تمام طول سال در هفت روز هفته باز است مگر در کریسمس.

a portion has been preserved and is open to visitors as a war crimes museum.
این واحد مسئول برخی از بدنام ترین جنایات جنگی در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ میلادی است.

in this model, we assume that the amount of quantum data that an adversary can store is limited by some known constant q.
در این مدل فرض می‌کنیم مقدار اطلاعات کوانتومی که دشمن می‌تواند ذخیره کند، مقدار ثابت و مشخص qاست.

and the problem, of course, is that this comparison you made in the store is a comparison you'll never make again.
مشکل این است که آن مقایسه ای که شما در فروشگاه انجام دادید را دیگر نمی توانید انجام بدهید.

he knoweth the unseen and that which is open: he is the great, the most high.
[اوست که‌] دانای پنهان و پیدا، و بزرگ بلندمرتبه است‌

but we need to support these [unclear], critical and responsible voices in africa, in lebanon, in your local newspaper, in the apple store.
اما ما باید حمایت کنیم از این صداهای نا مفهوم, بحرانی و مسئول را در آفریقا, لبنان, در روزنامه محلی خودتون, در فروشگاه محصولات اپل.