Results for architect translation from English to Persian

architect
معمار

architect .
معماري کردن .

computer architect .
معمار کامپيوتر .

i am the architect .
من معمارم .

so youre an architect .
پس تو يک معماري .

the architect was george b.
معمار بنا george b.

so youre an architect , huh .
پس یه مهندسی ، هان .

mr . wyler , the architect yes .
آقاي وايلر معمار بله .

i call myself a body architect.
من خود را یک معمار بدن می نامم.

a. chatwin, english architect (b.
جنسن، فیزیک‌دان آلمانی (د.

im an architect . i like to build .
من يک آرشيتکتم و دوست دارم بسازم .

your son , is he studying to be an architect .
پسرتون ، درس ميخونه معمار بشه .

i found an architect who specializes in renovations .
من يک معمار پيدا کردم که در نوسازي متخصصه .

remember how i said it was sam sam the architect , .
يادته راجع به سام چي ميگفتم سام آرشيتکته .

thus did man become the architect of his own demise .
اينگونه بود كه انسان آفريننده منكر خود شد .

as an architect, i have to confront something like this.
پس به عنوان یک معمار من مجبورم با مسایلی اینچنینی روبرو شوم.

nature has been called the greatest architect of forms.
طبیعت بزرگترین معمارِ اَشکال لقب دارد.

if you wish to see its grand architect , look to your left .
كسي كه ميخواد مسئولان همه‌ي اين جريانات را بشناسه و الان سمت چپ شماست .

1903)* november 22 – luis barragán, mexican architect (b.
۱۹۰۹)* ۲۲ نوامبر – لوئیس باراگان، معمار مکزیکی (ز.

1895)* april 14 – louis sullivan, american architect (b.
۱۸۵۶)* ۱۴ آوریل – لوئیس سالیوان، معمار آمریکایی (ز.