Results for are to blame translation from English to Persian

im not to blame .
من مقصر نبودم .

easier to blame me .
راحت تر اينه که منو سرزنش کنن .

i'm all to blame.
من خودم را سر زنش مي کنم.

so ignore them, you are not to blame,
از ستیزه‌ی با آنان روی بگردان، چون تو سرزنش نمیگردی (که چرا ایشان ایمان نمی‌آورند). [[«تَوَلَّ عَنْهُمْ»: از ستیزه با آنان روی بگردان، چرا که ایشان متکبر و ستیزه‌جویند «مَلُومٍ»: لومه شده. سزاوار سرزنش.]]

a system is to blame.
مقصر اصلی‌ یک سیستم است.

so turn away from them; you are not to blame.
از ستیزه‌ی با آنان روی بگردان، چون تو سرزنش نمیگردی (که چرا ایشان ایمان نمی‌آورند). [[«تَوَلَّ عَنْهُمْ»: از ستیزه با آنان روی بگردان، چرا که ایشان متکبر و ستیزه‌جویند «مَلُومٍ»: لومه شده. سزاوار سرزنش.]]

are you angry looking for someone to blame .
تو عصباني هستيدنبال مقصر ميگردي .

try to blame your own people?!
و سعی میکنید آنها را مقصر نشان دهید؟

it's not to blame dalsol.
نبايد دالسول رو ملامت كرد

some say a particle is to blame
بعضي هاي ميگن يه ذره اي عامل اين اتفاقه

i think london is to blame .
من فکر ميکنم که لندن .

are to be confiscated .
سريعا توقيف بشه .

are you trying to blame someone without a solution?
تو ميخواي بدون راه حل يکي رو سرزنش کني؟

i don't want to blame women only.
او اشاره می کند :

are to be paid in salt.
.كه پرداخته ميشه نمكه

because you have no one but yourself to blame .
چون تو کسي را جز خودت براي سرزنش کردن نداري .

he will live to blame his rout just like you, lord.
تمام عمر خودش رو مثل شما بايدهم خودش و هم خانواده اش رو سرزنش بكنه ، عاليجناب

you are to become geisha .
تو يک گيشا ميشي .

for everything that's happened, someone to blame,
اتفاقاتي كه افتاده ، تنبيهش كنيد . يه نفر كه بتونيد داغونش كنيد

michelle alexander at lanka web said authorities are to blame, not protesters:
میشل الکساندر (michelle alexander) در شبکه لانکا اعتقاد دارد مسوولان باید سرزنش شوند نه معترضان: