Results for beak translation from English to Persian

beak
منقار

beak .
دهنه لوله .

the beak .
منقار .

you, chicken beak.
تو ، دماغ منقاري

ah , right in the beak .
آه ، درست خورد تو منقارم .

open the beak . grab his tongue .
منقارش را باز کنيد .

psittacine beak and feather disease
بيماري منقار و پر طوطيان

the impact sharp beak receives,
اثر تیزی که به نوک میرسد

now , open your little beak . come on .
حالا ، نوک کوچولوت را باز کن . زود باش .

watch the beak . watch the beak beak .
منقارت را نگاه کن منقارت را نگاه کن منقار .

- so then? - it's notjust beak.
- خوب بعد؟- این منقار خالی نیست

he'd save anything with a beak or a claw.
اون حاضر بود هرچيزي که منقار يا پنجه داشت رو نجات بده

the beak is large and hooked, with a yellow cere.
منقار آنها بزرگ و زرد است و ماده‌ها منقار خمیده‌تری دارند.

he got insipired from bird's beak which can be ignored.
او از منقار پرندگان الهام گرفتکه میتواند به راحتی نادیده گرفته شود

its head is black, and it has a bright red beak and white eyerings.
پوست بینی و حلقه دور چشم سفید است و نوک پرنده قرمز است.

bmp4 acts in the developing embryo to lay down skeletal features, including the beak.
bmp4 در جنین در حال رشد بر ویژگی‌های اسکلتی شامل منقار تاثیر می‌گذارد.

* pongi is a penguin who wears glasses and has a short round beak.
پینگو: شخصیت اصلی این مجموعه یک بچه پنگوئن بازیگوش و کنجکاو است.

it has brown and yellow upper parts, whilst the wings are green and the beak is black.
پرهای ناحیهٔ گلو به رنگ زرد درخشان بوده و منقار دراز و خمیدهٔ پرنده سیاهرنگ است.

it is sexually dimorphic, with the male having a red beak and the female a pale yellow or horn colored beak.
منقار پرندهٔ نر قرمزرنگ بوده و منقار پرندهٔ ماده زرد کمرنگ و یا شاخی رنگ می‌باشد.

the total length (from beak to tail) and wingspan are in the same range of measurements, from .
فلامینگوی کوچکتر ("phoenicopterus minor") یک گونه از تیره فلامینگو است که ساکن آفریقا و جنوب آسیا است.