Results for belie translation from English to Persian

belie .
بد وانمود کردن .

no, the unbelievers only belie,
(نه!) بلکه آنان که کفر ورزیده‌اند، (به آن همان را) تکذیب می‌کنند.

yea those who disbelieve belie.
(نه!) بلکه آنان که کفر ورزیده‌اند، (به آن همان را) تکذیب می‌کنند.

those who belie the day of requital.
آن کسانی که روز سزا و جزا (ی قیامت) را دروغ می‌نامند. [[«یَوْمِ الدِّینِ»: روز سزا و جزا. (نگا: فاتحه / 4).]]

therefore, do not obey those who belie,
از تکذیب کنندگان [قرآن و نبوّت] فرمان مبر.

he said: 'help me, lord, they belie me'
(هود رو به آفریدگار خود نمود و) گفت: پروردگارا! کمکم کن، (من از اینان مأیوس شده‌ام، نابودشان فرما) به سبب این که مرا تکذیب کرده و دروغگویم نامیده‌اند. [[«بِمَا کَذَّبُونِ»: در برابر این که مرا تکذیب کرده‌اند. به سبب این که مرا دروغگو نامیده و دعوتم را نپذیرفته‌اند.]]

what hencefort shall make thee belie the requital?
[ای انسان!] پس چه چیزی تو را بعد [از این همه دلایل] به تکذیب دین و [روز قیامت]، وامی دارد؟

he said: my lord! vindicate for they belie me.
(هود رو به آفریدگار خود نمود و) گفت: پروردگارا! کمکم کن، (من از اینان مأیوس شده‌ام، نابودشان فرما) به سبب این که مرا تکذیب کرده و دروغگویم نامیده‌اند. [[«بِمَا کَذَّبُونِ»: در برابر این که مرا تکذیب کرده‌اند. به سبب این که مرا دروغگو نامیده و دعوتم را نپذیرفته‌اند.]]

nuh said: my lord! vindicate me, for they belie me.
(نوح) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهای آنان یاری کن!»

he (noah) said: 'lord, help me, for they belie me'
[نوح‌] گفت پروردگارا در قبال اینکه تکذیبم می‌کنند یاریم فرما