Results for bloated translation from English to Persian

why did you bloated .
چرا گنده وک صداش کردي .

was bloated, not her chest
متورم است، نه سینه اش

and you , bloated with complacency .
و شما ، اي كسانيكه با آنهمه خودپسندي آنجا نشسته ايد .

and my stomach becomes bloated...
...و شکمم متورم میشود

i said bloated , i have been told .
من گنده وک صداش نکردم ، بهش گفتم اي مرد بزرگ .

her face is brown, stomach is bloated
صورتش قهوه ای است، شکمش متورم است

the first and second patients had bloated stomachs...
...بیمار اول و دوم شکم های متورمی داشتند

you can't let that bloated bag of hate affect you.
شما نبايد بذاريد اون كيسه پر شده از... عقده و نفرت , روي شما تاثير بذاره

a body thats been in the water that long is very bloated .
جسدي که مدت طولاني در آب ميمونه خيلي متورم ميشه .

have you noticed , his stuff makes you look a little bloated .
دقت کرده ئي ، چيزاش تو را يک خورده پف کرده نشون ميده .

if you get a stomach ache, if you get a little bit bloated, was not the right food, was not the right cooking manipulation or maybe other things went wrong.
اگر معده درد بگیرید، کمی نفخ کند، شاید غذا مناسب نبوده یا ترکیبات غذا خوب نبوده، یا شاید مشکلات دیگری وجود دارد.