From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
bloodline .
نژاد .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
the end of the bloodline .
پايان نژاد پيامبري .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
like all our bloodline before us .
مثل تمام هم خونان قبل از ما .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
a bloodline is determined and ordered.
یک نَسَب، تعیین و نظم یافت.
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
bold leonidas gives testament to our bloodline .
لئونادوس بزرگ ، اثباتي براين ادعاست .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
his bloodline is strong enough to produce one .
خونش به حدي قوي هست که بتونه . همچين موجودي بوجود بياره .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
but how could christ have a bloodline , unless .
ولي چطور ميشه که مسيح خانواده داشته باشه مگر اينکه .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
there is no way to prove a living bloodline .
هيچ راهي براي اثبات اصل و نسب نيست .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
you are the last of that bloodline . there is no other .
تو آخرين نسل از سلسله پادشاهي هستي . کس ديگه اي وجود نداره .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
then the fifth bloodline in the covenant didnt end in salem .
پس پنجمين نسل خوني . در پيمان با سلم منقرض نشده .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
all those who follow in my bloodline shall be bound to its fate .
هم کساني که از نسل من هستند بايد سرنوشت خود را .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
it speaks in fact of the female womb that carried jesus royal bloodline .
درباره اين حقيقت صحبت ميکنه که رحم زن نژاد اصلي مسيح را حمل ميکنه .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
and this disorder is in direct contrast to the unalterable order of a bloodline.
و این بی نظمی در تقابل مستقیم از نسبت قطعی خونی است و این بی نظمی در تقابل مستقیم از نسبت قطعی خونی است
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
on the left are one or more portrait panels in which i systematically order the members of a given bloodline.
در سمت چپ یکی دو تا بخش تصویری وجود داره که بطور سیستماتیک افرادی که نسبت خونی دارند را گذاشتم که بطور سیستماتیک افرادی که نسبت خونی دارند را گذاشتم
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
as a result of these transactions, jura has nine wives, in his bloodline you see the children and grandchildren here.
در نتیجۀ این معامله ها ، ژارا ۹ همسر ، ۳۲ فرزند و ۶۳ نوه دارد. در نتیجۀ این معامله ها ، ژارا ۹ همسر ، ۳۲ فرزند و ۶۳ نوه دارد. در بخش دودمان و نَسَب او شما میتوانید فرزندان و نوه هایش را ببینید.
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
now this bloodline includes numerous empty portraits, highlighting a complex relationship to one's family history.
این نَسَب و طایفه شامل تعداد زیادی تصویر خالی است که یک رابطه پیچیده در پیشینه خانوادگی افراد را برجسته میکند که یک رابطه پیچیده در پیشینه خانوادگی افراد را برجسته میکند
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
she was a regular in season seven, and appeared in the "bloodline" episode for season eight.
وی در فصل های ۷ و ۸ این سریال، در هر کدام، یک قسمت بازی کرد.
Last Update: 2016-03-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Warning: Contains invisible HTML formatting
i solicited china's state council information office in 2009 to select a multi-generational bloodline to represent china for this project.
من از دفتر شورای اطلاعات چین برای یک نسب و طایفه چند نسلی برای معرفی چین در این پروژه در خواست مجوزکردم من از دفتر شورای اطلاعات چین برای یک نسب و طایفه چند نسلی برای معرفی چین در این پروژه در خواست مجوزکردم من از دفتر شورای اطلاعات چین برای یک نسب و طایفه چند نسلی برای معرفی چین در این پروژه در خواست مجوزکردم
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
and for this work, i traveled around the world over a four-year period researching and recording bloodlines and their related stories.
و برای این کار من به سراسر جهان بیش از یک دوره چهار ساله سفر کردم و برای این کار من به سراسر جهان بیش از یک دوره چهار ساله سفر کردم تا درمورد اصل و نَسبها و داستانهای مربوط به آنها تحقیق و آنها را ثبت کنم. تا درمورد اصل و نَسبها و داستانهای مربوط به آنها تحقیق و آنها را ثبت کنم.
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality: