Results for breeze translation from English to Persian

breeze .
بادملايم .

light breeze .
نسيم ملايم .

& breeze, d.j.
& breeze, d.j.

blue breeze double
comment

shouldnt a breeze .
جالب نیست .

the breeze passes through them.
نسیم از میان کلاس ها می گذرد.

cool breeze . no sunblock . worms .
باد خنك ، كرم .

here a little breeze – apprehension?
این موقع وزش نسیم ملایمی را احساس کرد

watch out for the breeze my hat .
مواظب باد باش كلاهم .

windsock.blows with the prevailing breeze. .
ويندسوک براساس آب و هوا پوست عوض ميکنه .

its banners caught high in the morning breeze .
پرچمش با نسيم صبحگاهي . ميرقصه .

house arrest might sound like a breeze , .
حبس توي خونه مثل يک باد ميمونه .

looked like a stiff breeze would blow him over .
طوري بود که انگار با يک وزش باد کارش تمومه .

she dreamt of blue skies , soft breeze and sunshine .
او آرزوي آسمان آبي ، ‏ نسيم ملايم و نور خورشيد را داشت . ‏ .

this women studies class is gonna be a breeze .
يه دختره هيچ وقت از اتاقش بيرون نمياد .

open the window . baby likes a little fresh breeze .
پنجره را بازکن عزيزم ، کمي هواي تازه ميخواد .

i think the thing i miss most is a simple summer breeze .
يه نسيم ساده تابستونه .

the seaborne breeze coolly kissing the sweat at his chest and neck .
نسيم خنکي که از سمت دريا مياد ، عرق هاي روي سينه و گردن او را ميبوسه .

but if you're strong, then even a storm just seems like a breeze
اما اگر شما قوی باشید، حتی یک طوفان هم شبیه یک نسیم بنظر می آید

the area is not very windy and the breeze is at its strongest from august to november.
آب و هوای اکثر مناطق ساحلی که تمامی پایتخت‌های ایالتی را در بر می‌گیرد، معتدل است.