Results for bringing in translation from English to Persian

bringing in it close .
دارن نزديک ميشن .

bringing in liquor and marijuana .
مشروب و ماري جوانا مياره داخل ترمينال .

but charlie is bringing in a guy
اما چارلي رفته دنبال يه نفر

of the hackers that we are bringing in .
از هکرها است .

we're bringing in bamboos from nearby
از اطراف چوب خيزران آورده ايم

god , when are they bringing in the stripper pole .
خداي من ، کي اينا را ميپوشه .

bringing in the sheaves bringing in the sheaves .
گلها را دسته کن گلها را دسته کن .

you cant handle this alone . im bringing in help .
شماها نميتونيد تنهايي از پسش بر بياين .

cristus bringing in a shipment . needs a safe port .
کريستو با خودش يک محموله داره .

barclays bank of the u.k. is bringing in 500 million.
بانک بارکلی انگلستان 500 میلیون می آورد.

bringing in soldiers and weaponry will put innocent people in danger .
ژنرال ، آوردن سرباز و اسلحه باعث به خطر افتادن زندگي مردم بي گناه ميشه .

the troop is bringing in lots of profits after the lady took charge.
از بعد از اين كه بانو هزينه ها رو پرداخت كرد قافله سود زيادي داره مياره

and i got home, and i remember one of the team bringing in a letter to me from the taliban.
به خونه رفتم و یادمه که یکی از بچه ها نامه ای به من داد که از طرف طالبان بود.

the big news that i want to announce today is that next month we will be bringing in the very last bear of india, into our rescue center.
خبر عمده‌اي كه امروز مي‌خواهم به شما بدهم اين است كه ما در ماه آينده آخرين خرس رقاص خيابان در هند را به مركز نجات خود خواهيم آورد

and after the quake, we started bringing in earthquake engineers to figure out why the buildings collapsed, to examine what was safe and what wasn't.
پس از زلزله، ما مهندسان زلزله به کشور فرستادیم تا بفهمند دلیل فرو ریختن ساختمان ها چه بوده، تا دریابیم چه چیز امن بوده و چه چیز نبوده.

== water ===== collection ===earthships are designed to catch and use water from the local environment without bringing in water from a centralized source.
earthshipها طوری طراحی می‌شوند که می‌توانند اب محیط را بگیرند و از ان استفاده کنند بدون اینکه اب منبع مرکزی را دریافت کنند.

in philadelphia we have a one-to-one laptop program, so the kids are bringing in laptops with them everyday, taking them home, getting access to information.
در فیلادلفیا ما یک برنامه لپ تاپ تک به تک داریم، اینجوری که بچه ها هرروز لپ تاپها رو با خودشون میارن، به خونشون میبرن و به اطلاعات دسترسی دارند.

the keys to effective formal feedback is to a) have a process, and b) have an effective manager of it. the latter either requires really good internal hr people, or bringing in outside facilitators and consultants. we’ve found the approach with external folks to be more effective at both small and large companies, because they come without the baggage of pre-conceived biases or reporting lines.
در شرکت سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز خودم، cue ball، ما شروع به تشویق بنیان‌گذاران کارآفرین برای ایجاد یک فرآیند بازخورد رسمی و سالانه 360 کرده‌ایم که بازخوردی را در زمینه‌های مختلف شایستگی‌ها و سبک‌های کاری ارائه می‌دهد.