Results for brother and sister translation from English to Persian

brother and sister .
برادر و خواهر .

youre like brother and sister .
شما مثل برادر و خواهر هستيد .

you two are brother-and-sister.
شما دو تا خواهر و برادرين

americas brother and sister darlings , .
خواهر و برادر جون جوني يک ، آمريكا .

you fetch my brother and sister , will you .
مي‌تونيد بريد دنبال برادر و خواهرم .

my wife and sister
همزنم هم خواهرزنم

on my signal , run to your brother and sister .
با علامت من به سمت برادر و خواهرت بدو .

that the last owners were some rich brother and sister .
صاحبان قبلي خونه که يک برادر و خواهر پول دار بودند .

to my brother and me.
گستاخ و پر رو هستي؟

my brother and sister blame me for their death .
خواهر و بردارم منو تو اين جريان مقصر ميدونن .

you and i have different mothers, but we are brother and sister.
مادر من و تو جداست ولي ما خواهر و برادريم

you guys were so good at nationals , it scared my brother and sister .
تو مسابقه ملي اونقدر خوب بوديد كه چشم خواهر و برادرم را ترسونديد .

both his older brother and sister, carlos and mónica, are actors.
برادر و خواهر وی، کارلوس و مونیکا، نیز بازیگر هستند.

both my brother and sister and i, all three of us own companies as well.
برادرم و خواهرم و خودم، هر سه ما صاحب شرکت هستیم.

my brother and i stepped out of the car.
من و برادرم از ماشین پیاده شدیم.

chris , were gonna be brother and sisterinlaw .
کريس ما با هم فاميل ميشيم .

for just one moment , my brother , and think .
براي يک لحظه ، برادر من ، و فکر کن .

davis also has another brother, reginald davis, and sister, fania davis jordan.
دیویس گاه‌وبیگاه در مزرعه‌ی عمویش و با دوستانش در شهر نیویورک وقت بگذراند.

he aint your brother . and youre not my brother .
او برادرت نيست و تو برادر من نيستي .

one more , brother , and we got your chest clear .
يه سنگ ديگه ، رفيق بعد سينه ات آزاد ميشه .