Results for captive breeding translation from English to Persian

breeding .
تعليم وتربيت .

pure breeding
زادگیری خالص

breeding yeah .
زاد و ولد آره .

plant breeding
اصلاح نباتات

the captive has .
انگار يک جايي قفل شده .

when they are captive .
شادي هيچوقت نيست ، ميدوني وقتي اسير اونهائي .

but one captive escaped.
اما يكي از زنداني ها فرار كرد

really any unusual breeding .
جدي توليد مثل غير معمول هم انجام ميدين .

you think you took me captive .
تو فكر ميكني كه منو به اسارت گرفتي .

no , were both dead keen on breeding .
ما هر دو كشته و مرده زاد و ولد هستيم .

this one is a perfect breeding ewe .
اين يکي يک گوسفند کامل پرورشي هست .

but since i have a captive audience,
، ولي از اونجايي که من گوشام سنگينه

oh . right . you mean the breeding . yeah .
اوه ، درسته ، منظور شما زاد و ولد هست .

breeding can become something of an obession .
بدنيا آوردن ميتونه از يک گوسفند گوشتي باشه .

hes breeding an army in the caverns of isengard .
و ارتشي جديد با نژاد جديد . براي آيزنگارد ساخته .

::a. spiders have been breeding under the bed.
در یک بند دو گونه نهاد وجود دارد، فاعل و مسندالیه.

and in doing so, we were breeding them for parasitism.
و در این میان، به رشد آنها به یک وجود مزاحم می پرداختیم .

you know . skeet shooting , dog breeding , water polo .
، ميدوني که شکار صيد متحرک . پرورش سگ ، واتر پلو .

a novel discipline in embryology — animal embryo breeding
یک نظریه جدید در جنین شناسی - پرورش جنین حیوانات

aggression and reconciliation in two captive groups of lemur catta.
aggression and reconciliation in two captive groups of lemur catta.