Results for casablanca translation from English to Persian

casablanca
کازابلانکا

africa/ casablanca
آفریقا/ کازابلانکا

ill die in casablanca .
من تو کازابلانکا خواهم مرد .

you have reached casablanca .
تو به کازابلانکا رسيده اي .

and then , addio , casablanca .
و بعد ، خداحافظ کازابلانکا .

but the others wait in casablanca .
اما سايرين در کازابلانکا منتظر ميماندند .

and im leaving , finally , this casablanca .
و بالاخره کازابلانکا را ترک می کنم .

he certainly wont leave her in casablanca .
حتما تو کازابلانکا هم اينکارو نميکنه .

he edited the petrified forest , casablanca .
تدوينگر فيلم هاي جنگل مرموز ، کازابلانکا .

yes , well , everybody in casablanca has problems .
آره ، خوب ، هر کسي تو کازابلانکا مشکلاتي داره .

well , perhaps i shall like it in casablanca .
خوب ، شاید هم از کازابلانکا خوشم اومد .

an enemy of the reich has come to casablanca .
يکي از دشمنان رايش به کازابلانکا اومده .

my health . i came to casablanca for the waters .
سلامتم من بخاطر آب اومدم کازابلانکا .

one hears a great deal about rick in casablanca .
در کازابلانکا آدم حرف هاي زيادي در مورد ريک ميشنوه .

strange . nobodys supposed to sleep well in casablanca .
عجيبه ، هيچکس تو کازابلانکا خيلي خوب نميخوابه .

we didnt have wed lost it until you came to casablanca .
ما نداشتيمش ، اون واز دست داده بوديم ، تا وقتي که تو به کازابلانکا اومدي .

and we made this film in casablanca, recreating all the shots.
و ما این فیلم را در کازابلانکا ساختیم و تمام صحنه ها را بازسازی کردیم. و ما این فیلم را در کازابلانکا ساختیم و تمام صحنه ها را بازسازی کردیم.

if its december 1941 in casablanca , what time is it in new york .
اگه الان تو کازابلانکا دسامبر 1991 باشه تو نیویورک ساعت چنده .

merely to welcome you to casablanca and wish you a pleasant stay .
فقط خواستم ورودتون را به کازابلانکا خوش آمد بگم و اقامت خوشي را براتون آرزو کنم .

i was told you were the most beautiful woman ever to visit casablanca .
به من گفته شده بود که شما زیباترین خانمی هستید که تا بحال از کازابلانکا دیدن کرده .