Results for closest translation from English to Persian

redirected to closest school .
به نزديكترين مدرسه منتقل شود .

the man closest to the king?
که نزديک ترين شخص به پادشاه هست کردم؟

the closest diagnosis was hepea.
نزديکترين تشخيص هپيا بود

this is the closest i've come
...اين اولين باره که بعد از خوابيدن با تو

the closest comrade in the world
،نزديک ترين رفيق در تمام دنيا

but calvin wax was his closest aide .
اما کالوين واکس نزديک ترين دستيارش بوده .

his closest friend , charles bingley .
دوست صميميش ، چارلز بينگلي .

yeah , were actually very close . closest .
ما در واقع خيلي صميمي هستيم . دوستاي جون جوني .

but she's the closest to dr. mok.
ولي اون نزديکترن فرد به دکتر موکه

this is the closest that we've ever come
هيچوقت به اين نزديکي نبوديم

and we're also their closest cousin.
و همچنین ما نزدیک ترین پسر/دختر عموی آنها هستیم.

ok, i'll try the closest kitchen first
خب، پس من میرم اول آشپزخونه رو بررسی کنم

but the closest, imperial guard has to be you.
اما تو بايد نزديكترين فرد به من باشي، يعني گارد سلطنتي

and warn, [o muhammad], your closest kindred.
خويشاوندان نزديكت را بترسان.

you know , i tell people youre my closest friend .
ميون دوستهام به تو بهترين دوستم ميگم .

but it's the closest they can get to a landing.
ولی این نزدیکترین چیزی است که به فرودآوردن اینها رسیده‌اند.

because that balloon was the closest thing we had to home.
براي اينكه اون بالون ، نقش خونه مارو داشت

and the closest thing that he's had to a vacation...
، و تنها زمانيکه مي تونست تعطيلاتي داشته باشه

the closest airport is cote d'azur airport in nice, france.
the closest airport is فرودگاه نیس کوت دازور in نیس.

think about jinryu. he used to be the closest to king wieduk.
به جين رو فكر كن.اون نزديكترين فرد به پادشاه وي دوك بود