From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
did you count the toes .
انگشت هاش را شمردي .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
count the shells , suckaduck .
گلوله هارو بشمار ، ساک زن اردک .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
count the stairs outside no .
پلههاي بيرون را شمردي نه .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
they count the dough . after that .
پولا را بهمون ميدن بعدش .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
not if you count the gurgling sound .
نه ، اون فقط خرخر ميكرد .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
at one of the count the angels on a pinhead cambridge colleges .
يکي از تعدادي از فرشته هاي روي سر سنجاق . دانشکده هاي کمبريج .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
i didnt count the days . well , i did .
من روزها را نمی شمردم خوب ، من می شمردم .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
until tomorrow i shall count the seconds .
تا فردا من بايستي لحظه شماري کنم .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
don't count the days; make the days count
روز ها را نشمار، به روز ها ارزش شمارش بده
Last Update: 2023-04-22
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
. . .you can count the change in my pocket?
ميتوني پول خردهاي توي جيب منو بشمري؟
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
8 words if you count the preposition . another critic .
اگه حرف اضافهها را بشمري هشت كلمه ميشه يک نظر كارشناسي ديگه .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
did you have enough time to count the tiles in the bathroom .
وقت كافي داشتي كه كاشيهاي دستشويي را بشماري .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
but theres a holiday coming up . do you count the holiday .
ولی این وسط یه روز تعطیلی هم داریم تو روزهای تعطیل را هم میشماری .
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
i can’t count the number of diets i’ve tried.
حساب رژیم هایی که امتحان کردم از دستم در رفته.
Last Update: 2020-10-26
Usage Frequency: 2
Quality:
Reference:
if you don't count the maternity ward, which is mostly well, you know,
اگر زايشگاه رو كه معمولا اكثر مريضهاش ...خوب ميشند , ميدونيد كه منظورم چيه
Last Update: 2011-10-24
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
but it doesn't count the health of our children or the integrity of our public officials.
اما در توليد ناخالص داخلي سلامت فرزندانمان يا درستكاري صاحبمنصبان دولتي به حساب نميآيد.
Last Update: 2015-10-13
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
and if ye would count the favours of allah ye could not compute them verily allah is forgiving, merciful.
(خداوند جز اینها دارای نعمتهای فراوان دیگری است) و اگر بخواهید نعمتهای خدا را برشمارید، نمیتوانید آنها را سرشماری کنید. بیگمان خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است (و اگر از پرستش بتهای بیجان و انسانهای ناتوان دست بردارید و به پرستش خدای رحمان برگردید، مشمول گذشت و مهر یزدان میگردید). [[«إِن تَعُدُّوا ...»: اگر برشمرید. «لا تُحْصُوهَا»: آنها را نمیتوانید سرشماری کنید.]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
if you count the blessings of allah, you will never number them. indeed, the human is wicked and thankless.
و از انواع نعمتهایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود، و اگر نعمتهای (بی انتهای) خدا را بخواهید به شماره آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد، (با این همه لطف و رحمت خدا) باز انسان سخت ستمگر و کفر کیش و ناسپاس است.
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
and if you should count the favors of allah, you could not enumerate them. indeed, allah is forgiving and merciful.
(خداوند جز اینها دارای نعمتهای فراوان دیگری است) و اگر بخواهید نعمتهای خدا را برشمارید، نمیتوانید آنها را سرشماری کنید. بیگمان خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است (و اگر از پرستش بتهای بیجان و انسانهای ناتوان دست بردارید و به پرستش خدای رحمان برگردید، مشمول گذشت و مهر یزدان میگردید). [[«إِن تَعُدُّوا ...»: اگر برشمرید. «لا تُحْصُوهَا»: آنها را نمیتوانید سرشماری کنید.]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference:
and if ye would count the favour of allah ye cannot reckon it. lo! allah is indeed forgiving, merciful.
(خداوند جز اینها دارای نعمتهای فراوان دیگری است) و اگر بخواهید نعمتهای خدا را برشمارید، نمیتوانید آنها را سرشماری کنید. بیگمان خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است (و اگر از پرستش بتهای بیجان و انسانهای ناتوان دست بردارید و به پرستش خدای رحمان برگردید، مشمول گذشت و مهر یزدان میگردید). [[«إِن تَعُدُّوا ...»: اگر برشمرید. «لا تُحْصُوهَا»: آنها را نمیتوانید سرشماری کنید.]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Reference: