Results for customers translation from English to Persian

customers
مشتری

shaun . im with customers .
شان . من با مشتريهام .

it will amuse your customers .
اینکار مشتریات را سرگرم می کنه .

providing services to customers:
ارائه خدمات به مشتریان:

ive had so many customers since .
از اون به بعد کلي مشتري پيدا کردم .

they are your loyal customers , sir .
اونا خريدارهاي سلطنتي تو هستند .

there is a bathroom for customers .
اينجا يک دستشويي براي مشتريها هست .

is this how you treat your customers?
الان با مشتريات چطوري رفتار مي کني؟

but must arrive on the customers table .
ولي بايد سر ميز مشتري هم برسه .

networking between farmers and their customers
شبکه سازی بین کشاورزان و مشتریان انها

ive had customers leaving keys here for years .
من مشتريهايي داشتم که کليداشون سالهاست که اينجا مونده .

and look for large purchases by repeat customers .
و خريدهاي سنگيني را که توسط افرادي خاص تکرار شدند بررسي کنيد .

if everyone gets laid off therell be no customers , .
اگه همه اخراج بشن ، ديگه مشتري وجود نداره .

show the kids what bad customers or bad employees look like.
بهشون نشون بدید که مشتری بد یا کارمند بد چه جوریه.

did you get the customers who'll buy the ginseng?
مشتریهایی که اشقه رو بخرن ، پیدا کردی؟

holding unspecified number of customers and employees hostages .
و تعداد نامعلومي مشتري و كارمند بانك كه به گروگان گرفته شدند .

customers are asking what is new . what should i tell them .
مشتريها دارند ميپرسن جديده چيه .

what capabilities are needed to serve corporate banking customers?
چه قابلیت هایی برای خدمت رسانی به مشتریان بانکداری شرکتی مورد نیاز است؟

no , listen , i get about a hundred customers a night .
نه . گوش کن من شبي صد تا مشتري دارم .

and what do great customers do, great-feeling customers?
مشتریاني كه احساس عالی دارند چه می کنند؟