Results for depot translation from English to Persian

depot
دپو

depot .
انبارگاه .

dome depot .
انبار حباب .

one prize depot .
ارگانيسم يك جايزه .

aint we goin to the bus depot .
نميريم به ايستگاه اتوبوس .

works at the sled depot behind arsons bar .
در يك انبار پشت آرسنز بار كار ميكنه .

we went to home depot well over a hundred times.
ما صدها بار به فروشگاه ابزار فروشی رفتیم.

after that, she became a depot ship at taranto.
آیرونکلاد آندرئا دوریا یک کشتی بود که طول آن بود.

yeah , speaking of funny , we got a weapons depot .
آره خنده داره ، همين الان يک انبار اسلحه .

no one gets off till we get to the depot . now sit down .
هيچکس قبل از اينکه به ايستگاه برسيم پياده نميشهحالا بگير بشين .

l`m pulling all the trucks back to the main depot .
من همه ي ماشينها را به مخزن اصلي ميکشم .

mr . grapini , the depot security wouldn`t let us get .
آقاي گراپين ، امنيت ارگانيسم . به ما اجازه نميدهد که .

sorry , mac , i cant stop the bus until i get to the depot .
متاسفم آقا ، نميتونم تا به ايستگاه نرسيدم نگهش دارم .

no , it`s on timer . lt only opens at the location or the depot .
زمان سنج روشنه اون تو موقعيتش يا انبارگاه مخصوص باز ميشه .

that's his little depot behind him, and he earns twice the nigerian minimum wage.
این هم انبار کوچکِش هست که پشت سرش ِ اون دو برابر حداقل درآمد در نیجریه پول در میاره.

depot cafe is on hwy 59 and is in the building that used to be the winger train depot in the heart of the town.
وینگر، مینه‌سوتا (به انگلیسی: winger, minnesota) یک شهر در ایالات متحده آمریکا است که در شهرستان پولک واقع شده‌است.

the stinger-rmp is so-called because of its ability to load a new set of software via rom chip inserted in the grip at the depot.
rmp را بدلیل توانایی این سلاح در بارگذاری نرم‌افزارهای جدیدتر از طریق یک rom که در قبضهٔ این سلاح جای می‌گیرد، بدین نام خوانده اند.

boxall was now working in the maintenance section at the randwick bus depot (where he had worked before the war) and was unaware of any link between the dead man and himself.
بوکسال اکنون در قسمت در دست تعمیر انبار ایستگاه اتوبوس «randwick» (رندویک) (جایی که قبل از جنگ در آن کار می‌کرد)، کار می‌کرد و از هرگونه ارتباط بین مرد مرده و خودش بی اطلاع بود.

khatibzadeh said the saudi regime's regional policies and destructive attitudes towards the islamic republic of iran and other countries have led to the loss of much of the wealth of neighboring countries and turned the region into an arms depot for western companies, which has allowed further foreign interference in the sensitive region.
خطیب زاده گفت: سیاست‌های منطقه‌ای رژیم سعودی و نگرش‌های مخرب نسبت به جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها منجر به از بین رفتن بسیاری از ثروت کشورهای همسایه شده و منطقه را به انبار اسلحه برای شرکت‌های غربی تبدیل کرده است ، که این امر باعث مداخلات بیشتر خارجی در منطقه تحریک پذیر می‌شود.

* "tyagaraja kirtanalu" (in telugu) by smt dwaraka parthasarathy and sri n.c. parthasarathy, tagore publishing house, kachiguda, hyderabad, 1995 (balasaraswati book depot, kurnool).
* "tyagaraja kirtanalu" (in telugu) by smt dwaraka parthasarathy and sri n.c. parthasarathy, tagore publishing house, kachiguda, hyderabad, 1995 (balasaraswati book depot, kurnool).