Results for developmental shifts and a double... translation from English to Persian

i got a double shift .
امروز دو شيفته‌ام .

a double .
دوبل .

wife and kids you know , working a double .
زن و بچهها ميدوني دو برابر در حال کار کردن اند .

boxer santaros , and a double murder , .
، بوكسور سناتو ، و يک قتل دونفره .

i grabbed his nipples and did a double twist .
اينجا چه غلطي ميكني .

hes sending a double . yeah .
اون بدل را ميفرسته . بله .

it's a double helix.
این یک مارپیچ دوگانه است.

a double allison . thats rough .
دو بار اليسون .

a double outhouse over here on the side.
یک مستراح در آن بالا ، آن طرف قرار داره.

a double. what's your preference?
دوبل، چه نوعي؟

nah , i just lied about being a double .
نه ، فقط در مورد دو جانبه بودن دروغ گفتم .

sir , where are you no , a double murder .
ـــ :شما کجايي آقا ـــ : نه دو تا قتل .

how can you think that i am a double agent .
چطور ميتوني فکر کني من يک جاسوسم .

ed , get me a double vodka . right you are .
اد . بهم يک ودکاي دوبل بده بگييرش .

ha . he has a double . hes certainly paranoid enough .
آها . اون بدل داره مطمئنا به اندازه کافي پارانويد هست .

guys , you have to believe me . i am not a double agent .
رفقا ، شما بايد حرف منو باور کنيد . من جاسوس نيستم .

and it wasn't her shift and now she won't say anything
و اون شب نوبت یانگوم نبود و الان اون چیزی نمی گه

he is depicted as standing on a bull, with a thunderbolt in his left hand, and a double ax in the right.
نام ایزد دیوس پیتا (dyaus pita) در سانسکریت و زئوس یونانی نیز از همین ریشه (با معنی دیوپدر) است.

put it in a bucket . not like a double , but more like a one and a half .
توي يک ليوان بزرگ دوبل نباشه ، ‌ يك و نيم خوبه .

o our lord! give them a double punishment and curse them with a great curse.
«پروردگارا، آنان را دو چندان عذاب ده و لعنتشان كن لعنتى بزرگ.»