Results for dumpling translation from English to Persian

the answer is "dumpling"
جواب پیراشکی هست

i said you are free to eat . have a dumpling .
گفتم با خيال راحت غذاتو بخور يک کوفته بردار .

of people as well as the last letter for dumpling
این برمیگرده به سر مردمان مانند حرف آخر پیراشکی

cicada skin dumpling? no, not in this winter time
پودینگ پوست جیرجیرک؟ نه، توی این فصل زمستان نمیشه

you could've made dumpling rolls or made it with fish
تو میتوانستی این پیراشکی گوشت رو با ماهی نیز تهیه کنی

so i was making a bowl of dumpling soup which is her favorite dish
خب، من فکر کردم که برای ایشون پیراشکی درست کنم که غذای مورد علاقشون هست

"dress, but not dress." refers to the skin of dumpling
لباس است ولی لباس نیست به پوسته پیراشکی مربوط میشود

i put some broth in the dough and because they're inside the dumpling
من مقداری آب گوشت رو در خمیر ریختم به دلیل اینکه آنها درون پیراشکی است

and cabbage dumplings bear witness to that
و دلمه کلم شاهدی بر این مطلب هستن