Results for educator translation from English to Persian

educator .
فرهيختار .

i'm a designer and an educator.
من یک طراح و مربی هستم.

i never wanted to be an educator .
من هيچ وقت نميخواستم که يک معلم باشم .

being an educator , i like to stick to the school grades .
مثل يک معلم باش من دوست دارم به نمرات مدرسه وفادار باشم .

david berlinski (born 1942) is an american philosopher, educator, and author.
دیوید برلینسکی (زاده ۱۹۴۲ میلادی) مدرس و نویسنده چندین کتاب در زمینه ریاضیات است.

and if you're an educator in any way, again, look at how religions are spreading ideas.
و اگر به هر شکلی مربی و تعلیم دهند هستید، ببینید که چگونه ادیان ایده هایشان را گسترش میدهند. و اگر به هر شکلی مربی و تعلیم دهند هستید، ببینید که چگونه ادیان ایده هایشان را گسترش میدهند.

so just to give you a bit of context, as june said, i'm an artist, a technologist and an educator.
خوب يك مقدار اطلاعات به شما بدم، همانطور كه " جون" گفت، من يك هنرمند ، آدم فني ويك معلم هستم.

i kept making comics, and at the worcester art museum, i was given the greatest piece of advice by any educator i was ever given.
همچنان کمیک استریپ می ساختم و در موزه هنری ووستر، بهترین نصیحت تمام عمرم را از یک معلم شنیدم.

david eugene smith (january 21, 1860 – july 29, 1944) was an american mathematician, educator, and editor.
دیوید یوجین اسمیت (زاده ۲۱ ژانویه ۱۸۶۰ در کورتلند-درگذشته ۲۹ ژوئیه ۱۹۴۴ در نیویورک) تاریخنگار ریاضیات اهل آمریکا بود.

but my friend, simon singh, the particle physicist now turned science educator, and he wrote the book "the big bang," and so on.
ولی دوست من، سایمون سینگ، دانشمند فیزیک ذره‌ای، که کتاب «مهبانگ» را نوشته، و ...

george hamilton smith (born february 10, 1949 in japan) is an american author, editor, educator and speaker, known for his writings on atheism and libertarianism.
جرج همیلتون اسمیت (زاده ۱۰ فوریه ۱۹۴۹ در ژاپن) نویسنده آمریکایی، ویراستار، آموزگار و سخنگو است.

adding the arts to the stem acronym, according to some advocators, emphasize the need for educating students to become innovators capable of competing in the global economy (eger, 2013; maeda, 2012). professionals in the field of art education likewise have a stake in contributing to outcomes of educating creative and innovative students. it is, therefore, important that art educators understand what the term steam means in the context of their curricula.
steam به جنبش stem در آموزش و پرورش مربوط می شود ، خود موضوعی است که در چند سال گذشته در زمینه های آموزشی پیش دانشگاهی 12 ، کالج و جامعه مورد بحث قرار گرفته است. از سیاست گذاران گرفته تا مدیران ، مربیان و رسانه ها (به عنوان مثال ، برترام ، 2014 ؛ جولی ، 2014 ؛ کریگمن ، 2014 ؛ پومرو ، 2012) ، اصطلاح stem در زمینه های آموزشی برای اشاره به رویکردها و روش های آموزشی طراحی شده برای تشویق دانش آموزان استفاده می شود برای شرکت در زمینه های stem.