Results for emerging translation from English to Persian

the dudes are emerging .
حقيقت هر فردي بر ملا ميشه .

emerging from the night , .
از درون شب درآمديم ، .

he works in emerging markets.
اون در کشورهای در حال توسعه کار می کنه.‏

threats from competitors and emerging technologies
تهدیدات رقبا و فناوری های نوظهور

and where these emerging uncontrollable impulses .
فکر ميکني اين کمتر از مريزي است فکر ميکني اينها از کجا ميايند .

similar problems are emerging in the east as well.
در شرق هم مشکلات مشابهی رخ داده.

they live in the emerging megacities of the developing world.
آنها در شهرهاي ميليوني بوجود آمده توسط دنياي توسعه يافته زندگي مي كنند.

its emerging fruit as if it was heads of the devils.
ثمره‌ی آغازینش گویی - آن- همانا سرهای شیاطین است.

and this can be enhanced and augmented with some emerging digital technology.
و اين ميتواند با برخي از فن آوري هاي ديجيتال در حال ظهور تكميل و افزايش يابد.

the middle income countries, the emerging economy, they are catching up.
کشورهای با درآمد متوسط، اقتصاد در حال ظهور، آنها فاصله شان را کم می کنند.

the emerging environmental contaminants and energy crisis are global issues of concern.
حال ظهور آلاینده های زیست محیطی و انرژی بحران مسائل جهانی هستند.

in: sustainable development of emerging settlement patterns, berlin 2006: pp.
in: sustainable development of emerging settlement patterns, berlin 2006: pp.

after 20 years, we see emerging the debris accumulation zone of the north pacific gyre.
بعد از بیست سال، ما شاهد بوجود آمدن ناحیهء تجمع توده های زباله در گرداب اقیانوس آرام شمالی هستیم.

details of the incident which took place inside the church are gradually emerging from eyewitnesses.
جزئیات اتفاقات داخل کلیسا به تدریج توسط شاهدان عینی آشکار می‌شود.

windows vista starter edition is aimed for low powered computers with availability only in emerging markets.
اولین نسخه windows vista starter edition است که محدود به بازارهای شناخته شده معینی است.

the best of here in the emerging economies -- i call them the new east -- they will jump the air line.
بهترین نتیجه این پیشرفت اقتصادی اینه که این افراد می‌پرن به خط پرواز. بهترین نتیجه این پیشرفت اقتصادی اینه که این افراد می‌پرن به خط پرواز. بهترین نتیجه این پیشرفت اقتصادی اینه که این افراد می‌پرن به خط پرواز.

and i think what you'll see emerging is this notion of a global one-world classroom.
و من فکر می کنم چیزی که شما می بینید که داره پیش میاد نظریه یک کلاس درس جهانیه.

and these lower or middle income countries, the emerging income countries, they will also forge forwards economically.
و اینها کشور های با درآمد کم یا متوسط، کشور های با درآمد رو به افزایش، آنها هم از نظر اقتصادی پیشرفت خواهند کرد.

however, this was also the time when the english novel, first emerging in the restoration, developed into a major art form.
در این دوره رمان انگلیسی نیز که برای نخستین بار در همین عصر به وجود آمده بود تبدیل به یک گونه‌ی مهم هنری شد.

efficiency of bagasse biochar absorbents and sugarcane bagasse improved biochars as cheap and environmentally friendly absorbents to remove emerging contaminants 1,4 dioxane from aqueous solutions
کارایی جاذب های بیوچار باگاس و بیوچاراصلاح شده باگاس نیشکر به عنوان جاذب های ارزان قیمت و سازگار با محیط زیست جهت حذف آلاینده نوظهور 1,4 dioxane از محلول های آبی