Results for encouraging translation from English to Persian

encouraging .
دلگرم کننده .

that is encouraging .
دلگرم کننده است .

well , thats encouraging .
خوبه اين يک دلخوشيه .

it's very encouraging.
این خیلی دلگرم کننده است.

and that is an encouraging thought .
اين فکر اميد بخشيه .

thats encouraging . how about new york .
اين باعث خوشحاليه ، اوضاع نيويورک چه طوره .

stop encouraging him i am diving all the time .
تشويقش نکنيد من هميشه ميپرم .

encouraging a kid to sneak away from his parent,
، تشويق يه بچه به مخفي کاري از پدر و مادرش

and we're encouraging others to do it as well.
بقیه رو هم تشویق می‌کنیم که همین کار رو بکنند.

christian and muslim clergy condemned the advert as encouraging infidelity.
علمای مسیحی و مسلمان به این علت به این آگهی معترضند که آن را مشوق خیانت می‌دانند.

in all fairness, i admit that we are not encouraging negro voting ...
نقش مک کین در دستگیری و محکومیت کنراد مبهم مانده است.

• encouraging policies are necessary for citizens to use public transport systems.
• بکارگیری سیاست های تشویقی برای شهروندان در استفاده از سیستم هاي حمل و نقل عمومی ضروری می باشد

as of august 2012, it has been distributing books and encouraging reading for a year.
با رسیدن آگوست ۲۰۱۲ بیش از یک سال است که بی‌سیکلوتکا در حال توزیع کتاب و ترویج کتابخوانی است.

a key element of the new changes was to weaken the airc by encouraging competition with private mediation.
یک عنصر کلیدی از تغییرات جدید تشویق رقابت با میانجی گران خصوصی و تضعیف airc بود.

savarkar hailed dhingra as a hero and martyr, and began encouraging revolution with greater intensity.
سوارکار دینگرا را به عنوان قهرمان و شهید نامید و با شدت بیشتری شروع به تشویق انقلاب کرد.

and so you hear me encouraging him, realizing what's happening, and then the magic happens.
شما صدای منو می شنوید که دارم تشویقش می کنم و نشون می دم که متوجه ام چه اتفاقی داره می افته اینجاست که شگفتی رخ می ده.

and he's freaked out. and he won't even look left or right to see any encouraging vision.
وسواسی میشود. دیگر چپ و راستش را نگاه نمیکند تا الهامِ مشوقی را ببیند.

the first results after the implementation are encouraging, the software and hardware setup was stable and the communication with the devices functioned seamlessly.
اولین نتایج پس از اجرای تشویق، نصب نرم افزار و سخت افزار پایدار بوده و ارتباط با دستگاه ها یکپارچه عمل می کند.

even though an appropriate term outlining the conduct element might be hard to come up with, it is still fair to say that the directiof the present discussions is encouraging.
حتی اگر به دست آوردن یک اصطلاح مناسب که عنصر رفتار را مشخص کند ممکن است دشوار باشد ، باز هم می توان گفت که بحث های حاضر تشویق کننده است.

morgan advocated for separating blacks and whites in the u.s. by encouraging the migration of black people out of the u.s. south.
* فهرست نمایندگان سابق مجلس سنای ایالات متحده* biographical directory of the u.s. congress* databases of u.s. and confederate senators