Results for excessive translation from English to Persian

excessive .
بيش‌ازاندازه .

maybe it was excessive suspicion.
شايد زياد از حد بد گمان هستيد

that the brain damage was not excessive .
مطمئن بشه که مغزش زياد آسيب نميبينه .

“marked by your lord for the excessive.”
[سنگی که] نزد پروردگارت برای تجاوزکاران نشانه گذاری شده است؛

and i have received excessive love from people here.
و مردم اینجا بسیار به من محبت کردند

and why do you have an excessive love of riches?
و اموال و دارائی را بسیار دوست می‌دارید (و سخت دلباخته‌ی مال و متاع دنیا هستید، و لذا ملاحظه‌ی مشروع و نامشروع و حلال و حرام را نمی‌کنید). [[«جَمّاً»: فراوان. بسیار.]]

ruin is for every great slanderer, excessive sinner.
واى بر هر دروغزن گناه پيشه

they found the excessive force used by detective king unconstitutional .
اونها فهميدند كه فشار زيادي كه از سوي كاراگاه كينگ وارد شده غير قانونيه .

it was excessive . and more to the point , it was foolish .
زياده روي بود و علاوه بر اون ، احمقانه بود .

corticosteroids can also be used to prevent complications from excessive inflammation.
همچنین می‌توان از کورتیکواستروئید برای جلوگیری از عوارض التهاب شدید استفاده کرد.

polyphagia or hyperphagia refers to excessive hunger or increased appetite.
پرخوری به معنای گرسنگی مفرط و یا افزایش اشتها است.

and that our foolish one has been saying about allah an excessive transgression.
«و اینکه بی‌گمان کم‌‌خردمان، درباره‌ی خدا سخنانی یاوه و پراکنده می‌سراییده است.»

in fact, the unbelievers have doubts because of excessive involvement in worldly affairs.
(کافران را به خدا و قیامت ایمان نیست) بلکه با شک و ریب (و استهزاء) به بازیچه (دنیا) مشغولند.

however, the excessive personalization of ‘the process of change’ is concerning.
بحث در مورد شخصی شدن بیش از اندازه "جریان تغییر" است.

allah destroys usury and increases charity; and allah does not like any ungrateful, excessive sinner.
خدا از [بركت‌] ربا مى‌كاهد، و بر صدقات مى‌افزايد، و خداوند هيچ ناسپاس گناهكارى را دوست نمى‌دارد.

the excessive gathering (of increase and boasting) occupied you (from worshipping and obeying)
مسابقه‌ی افزون‌طلبی و نازش (به مال و منال و خدم و حشم و ثروت و قدرت) شما را به خود مشغول و سرگرم می‌دارد. [[«أَلْهَی»: به خود مشغول و سرگرم داشت. غافل و بی‌خبر کرد (نگا: منافقون / 9، نور / 37، حجر / 3). «التَّکَاثُرُ»: مسابقه افزون‌طلبی در اموال و اولاد، و مباهات بدان (نگا: حدید / 20).]]