Results for executioner translation from English to Persian

my executioner .
جلاد من .

is the act of the executioner .
عمل جلاده .

is being executioner and victim .
بوسيله ي دژخيم و قربانيس .

oh , executioner , your services are no longer required .
اوه ، جلاد . کارت ديگه تموم شد . ديگه نيازي بهت نيست .

never knowing when an executioner may step up behind them .
هرگز نميفهمه وقتي که جلاد پشت سرش کار را شروع ميکنه و آتش گلوله را توي پشت سرش .

in the cellar , a masked executioner with the devils emblems .
در زيرزمين ، يک جلاد نقاب دار با علامتهاي شيطاني .

i think there is a way to repeat the act of the executioner .
فکر ميکنم راهي براي تکرار عمل دژخيم وجود داشته باشه .

the victim was told to kneel in the middle of the cell, was then approached from behind by the executioner and immediately shot in the back of the head or neck.
«دیمیتری ستپانوویج توکارف» و «پیوتر کارپوویج ساپروننکو» که هردو از مقامات اصلی کمیساریای خلق بودند، نقش دولت شوروی را در جنایت کاتین تأکید و تأئید کردند.

"executioner's current: thomas edison, george westinghouse, and the invention of the electric chair" new york: alfred a. knopf.
"جریان جلاد: توماس ادیسون (thomas edison)، جرج وستینگهاوس، و اختراع قدرت الکتریکی" new york: alfred a. knopf.