Results for expected care translation from English to Persian

expected
مورد انتظار

')' expected
» (« مورد انتظار بود

expected only
بدبینانه

expected ` `: '' = %1
نتوانست پروندۀ پروژه را بنویسد.

care .
دلواپسي غم .

catch expected
گرفتن مورد انتظار بود

as you expected.
همون چيزي كه انتظارش رو داشتيد

self care
خودمراقبتی

dont care .
بي تقاوت .

take care!
مواظب باش

'command 'expected.
» فرمان « مورد انتظار.

palliative care
مراقبت تسکینی

expected character data.
دادۀ نویسۀ مورد انتظار.

expected hostname: %s
نام میزبان مورد انتظار: %s

boolean expression expected
عبارت بولی مورد انتظار بود

faster than i expected .
از اوني که انتظار داشتم سريعتره .

i expected more , richards .
ـ مطمئنم که اون ميتونه به شما کمک کنه ـ منتظر ميمونم ، ريچاردز .

base class specifier expected
مشخص‌کنندۀ ردۀ پایه مورد انتظار بود

expected way too much too soon .
يه راه خوب را خيلي زود پيدا کردم .

i expected no less , captain .
همین انتظار را هم داشتم کاپیتان .