Results for faith translation from English to Persian

faith
ایمان

faith.
... ايمان داشتن -

have faith .
ايمان داشته باش .

live by faith
با ایمان زندگی کن نه با دید

call it faith .
صادقانه هست .

bahá'í faith
بهائیت

and thats faith .
كه اون در مورد ايمانه .

faith , here it is .
ايمان اينجاست .

but i also have faith
اما من مطمئن هستم

crisis of faith over .
بحران ايمان تموم شد .

faith and hard work , girl .
ايمان و کار سخت ميخواد ، دختر .

please have faith in me
لطفا به من اعتماد داشته باش

and our people lose faith .
و مردم دارند ايمانشون را از دست ميدن .

hes not mad . he has faith .
اون ديوونه نيست اون ايمان داره .

but dont lose faith , pooter. .
ولي اميدت را از دست نده پوتر .

i wish i shared your faith.
. اي کاش منم مي تونستم توي اين فکر با تو شريک باشم

because i have faith, charlie.
. چون من ايمان دارم چارلي

god,activism,faith,meme,religion
god,activism,faith,meme,religion

he converted from his anglican faith.
او از کلیسای آنگلیکن خود تفییر مذهب داد.

boone, you gotta have some faith.
. بون ؛ تو بايد کمي ايمان داشته باشي