Results for fitting in with other girls translation from English to Persian

just like other girls.
درست مثل بقیه دخترها

do you ever join chase with those other girls .
تو اصلا به چيس با دختر هاي ديگر پيوستي .

the other girls will just take it .
دختراي ديگه ميگيرنش .

let me just talk to the other girls .
خب بزار با بقيه دخترا حرف بزنم .

make it with other mud.
با يه گل ديگه درستش كن

for two other girls who caught a cold...
من فکر کردم باید به جای دوتا دختری بیام که اونها هم سرما خورده بودند

along with other things .
همراه با چيزاي ديگه .

get some moss with other folks
برو و همراه بقیه مقداری خزه پیدا کن

all the other girls have been too afraid to try .
همه دختراى ديگه هم خيلى ميترسن که يک بار امتحان کنن .

anna is very special , okay shes not like other girls .
انا ادم خيلي خاصيه ، درسته اون مثل دخترهاي ديگه نيست .

judging other girls on their appearancecalling them weird .
دخترهاي ديگه و از روي ظاهرشون قضاوت ميکني .

does he fight with other animals?
آيا با حيوانات ديگه سر جنگ داره؟

and we can do it with other things.
ما این کار را با چیزهای دیگر هم می توانیم انجام دهیم.

it is used alone or with other seasonings.
و در بیشتر غذاهای بلوچی استفاده میشود.

along with other magic , beyond imagining .
بهمراه اسرار ديگري كه فراتر از تصور شماست .

adventists also tend to hang out with other adventists.
ادونتیست ها تمایل دارند با ادونتیستهای دیگر بگردند

i don't concern myself with other things
من خودمو با دیگر چیزها نگران نمیکنم

he wished us to supply him with other bodies , .
از ما خواست که بدن هاي ديگري در اختيارش بذاريم ، .

madam, it's the same with other court ladies
بانوی من، این مثل بانوان دیگر دربار است

it is very toxic, along with other cadmium compounds.
کادمیم برومید با فرمول شیمیایی cdbr۲ یک ترکیب شیمیایی است.