Results for greedy translation from English to Persian

greedy .
دندان گرد .

i was greedy.
حریص بودم.

but he got greedy .
ولي طمعکار شد .

fucking greedy midget .
كوتوله حريس صفت .

greedy therewithal, intrusive.
[و] پس از اين همه، سختدل و درشت‌خو و بى‌تبار است

more like selfish and greedy .
شايد هم از روي حرص وطمعش باشه .

what do you mean by greedy?
منظورت چيه؟

human beings are created greedy.
آدمی کم‌طاقت و ناشکیبا، آفریده شده است. [[«هَلُوعاً»: کم طاقت. ناشکیبا. آیه‌های 20 و 21 تفسیر و تبیین (هَلُوع) است.]]

lucky for you, i ain't greedy.
. تو خيلي خوش شانسي که من آدم طمع کاري نيستم

well, heart cells are pretty greedy.
خوب سلولهای قلب خیلی حریصند.

indeed man is created very impatient, greedy.
آدمی کم‌طاقت و ناشکیبا، آفریده شده است. [[«هَلُوعاً»: کم طاقت. ناشکیبا. آیه‌های 20 و 21 تفسیر و تبیین (هَلُوع) است.]]

the senate is full of greedy , squabbling delegates .
سنا پر از نمايندگان طماع و ستيزه گر شده .

i think that really should stop being so greedy .
من فکر ميکنم براستي آنها توانايي توقف آزمند را ندارن .

yet is he greedy-that i should add (yet more);-
آنگاه طمع مى‌بندد كه زيادت كنم.

bruce , i gave you those clothes . why are you so greedy .
بروس ، من اون لباسها را بهت دادم چرا انقدر حريصي .

but he who is greedy miser and thinks himself self-sufficient.
اما آن كس كه بخل و بى نيازى ورزيد،

but he who is a greedy miser and thinks himself self-sufficient,
اما آن كس كه بخل و بى نيازى ورزيد،

i knew the greedy witch desired it , so i threw it into the swamp .
من ميدونستم اون جادوگر حريص دنبال اونه براي همين انداختمش تو باتلاق .

some people say, "well, that's just because those mba types are greedy."
بعضی ها می گویند، "خوب، این به این دلیل هست که اون بچه های mba خیلی حریص هستند."