Results for ground translation from English to Persian

ground
زمینه

ground .
بگل نشاندن .

ground rent
اجاره عرصه

ground ivy .
پاپيتال خاکي .

ground flaxseed
کتان‌

ground state .
حالت اساسي .

circuit - ground
circuit - زمینstencils

cant feel the ground .
زمينو حس نکنه .

draw opaque ground?
زمین مات ترسیم شود ؟

it was easily ground
خیلی راحت میریزه

experience on his ground .
در زمين خودي .

down on the ground now!
! همه روي زمين ، ... حالا

get downon the ground now.
بخواب روي زمين

everyone downon the ground!
! همه بخوابن روي زمين

i've hit bottom ground.
من محكم زمين خورده ام

get my armada off the ground .
ناوگان منو از روي زمين برداريد .

ground control , this is victory .
از ويکتوري به کنترل زمين .

we see above-ground mines.
ما این را معدن روی زمین میبینیم.

on the ground now . okay , okay , okay .
بخوابين زمين باشه باشه .

let me go over some ground rules .
بزارين چندتا از . قوانين اينجا را بگم .