Results for i am at the office translation from English to Persian

but at the office...
اما در بازار...

hard day at the office .
روز سختي داشتي .

from the office. .
از اداره .

i am singing at the party .
من تو مهمونی دارم آواز میخونم .

arzt, you want paper? i gave at the office.
آرتز ، کاغذ مي خواي ؟ - . من به دفتر تحويل دادم -

get in the office .
برين توي دفتر .

i am not to be at the palace,
من نبايد در قصر باشم

at work . in the office supply room .
سر کار . توي انبار .

that's what happens at the office.
کار در یک اداره به این صورت پیش میره. در اونجا شما روز کاری ندارید بلکه لحظات کاری دارید.

at least youre out of the office .
حداقل حالا كه از اداره اومدي بيرون .

gave at the office . i wonder if you .
برو پي کارت من غريبم اگر ميشه .

sandy , no , i cant get to the office .
سندي ، نه ، نميتونم بيام دفتر .

i really have to get back to the office .
راستي بايد برگردم دفتر .

actually , ive met both of them at the office .
در واقع ، من هر دوشون را در دفتر کارم ملاقات کرده م .

i'm gonna talk to her in the office.
تو دفترم باهاش صحبت مي کنم -

i slept on the office couch thinking youd .
روي کاناپه ي دفتر ميخوابيدم فکر ميکردم شما .

eft something at the office . d better go back .
تو دفتر چيزي جا گذاشتم بهتره كه برم بيارمش .

i am seeking the office of the curator , where can i find it .
من دارم دفتر متصدي را ميگردم کجا ميتونم پيداش کنم .

at the office or home . i wanna get some sleep .
توي دفتر يا خونه . ميخوام يک كم بخوابم .

how dare they intruded into the office.
چطور جرات كردند كه به دفتر بياند