Results for i didn't choose you ,my heart did translation from English to Persian

i forgot to give you my heart .
يادم رفت که قلبم را هم تقديمت کنم .

when i saw you, my heart was burning.
وقتي دوباره ديدمتون باز قلبم پر از آشوب شد

and when i am , i would give you my heart .
و بعد از رفتنم قلبم را به تو ميدهم .

therefore , i offer you my city , my heart and my hope .
بنابراين ، من شهرم ، قلبم و . اميدم را به شما پيشکش ميکنم .

c/i had one of the servants pack my things into suitcases and carry them downstairs . the only thing i left behind was my pink dress because i never wanted to look at it again . it would only remind me of the night my husband broke my heart . it would remind me of the night i put my heart on the line and lost my only family . i gave my bedroom a final look before i walked out forever . i made it to the front of the house where my black bmw was parked . in the divorce settlement , i didn't ask fo
ج / من تا به حال یکی از خدمتکاران بسته بندی چیزهای من را به چمدان و حمل آنها را به طبقه پایین. تنها چیزی که پشت سر گذاشتم لباس صورتی ام بود چون دیگر هرگز نمی خواستم به آن نگاه کنم . فقط منو ياد شبي ميندازن که شوهرم قلبم رو شکست اون منو ياد شبي مينداخت که قلبم رو روي خط گذاشتم و تنها خانواده ام رو از دست دادم قبل از اينکه براي هميشه برم بيرون به اتاق خوابم يه نگاه نهايي کردم من اومدم جلوي خونه جايي که ب ام و سياهم پارک شده بود . در حل و فصل طلاق ، من از فو نپرسيدم