Results for i love you from the bottom of my ... translation from English to Persian

i love you from the bottom of my heart my soul mate
از صمیم قلب دوستت دارم رفیق جانم

i ask you for that from the bottom of my heart
من برای آن از صمیم قلبم از شما درخواست میکنم

i hate jang from bottom of my heart.
من از ته قلبم از يانگ متنفرم

a iittie song that comes from the bottom of my heart .
يه صداي کوچيکي که از پايين قلبم مياد .

although you are an enemy i should kill, i respect you from the bottom of my heart.
اگر چه شما دشمن من هستيد و من بايد شما را بکشم اما من در قلبم شما را دوست مي دارم

i'll pay my apologies to her for my mistake from the bottom of my heart.
من از صميم قلب از او به خاطر اشتباهاتم عذر خواهي خواهم کرد

thank you from the bottom of our hearts .
از صميم قلب ازتون تشکر ميکنيم .

the children , i love the children . they are my heart .
بچه ها ، من عاشق بچهها هستم آنها قلب من را تسخیر کردند .

i love you
دوستت دارم

i love you .
i love you .

and l mean it from the bottom .
و منظورم اينه که اين از پايين .

i love you jina
جینا عاشقتم

i love you too .
منم دوستت دارم .

i love you father
دوستت دارم پدر

and if you truly believe -- and i mean believe from the bottom of your heart -- you can make change happen.
و اگر به راستی اعتقاد دارید و منظورم، اعتقاد از ته قلبتون هست شما می‌توانید تغییر ایجاد کنید

a salvage vessel recovered it from the bottom of the ocean.
یه کشتی نجات اون رو از کف اقیانوس گیر آورده.‏

indeed, it is a tree issuing from the bottom of the hellfire,
[و] آن درختى است كه در اعماق جهنم مى‌رويد

beginning of document reached. continue from the bottom?
به پایان سند رسید. از ابتدا ادامه می‌دهید ؟

it's from the bottom of our hearts isn't that right, honey?
این از اعماق قلب ماست نه، عزیزم؟

thats what it takes to bring stuff up from the bottom of the sea . i got both .
اين دو عامل کمک ميکنه که کشتي هاي غرق شده را بکشيم بالا . منم هرجفتشون را دارم .