Results for impose translation from English to Persian

impose
وارد‌شده:

impose .
ماليات بستن‌بر .

super impose
منطبق کردن

i must impose on you
من بايد سربار شما شوم

i dont want to impose on you .
نميخوام خودم را به شما تحميل كنم .

i wouldnt impose on you , you know. .
من چيزي را به تو تحميل نميکنيم تو ميدوني .

and they impose a barrier to cooperation.
و زبانهای مختلف مانعی برای همکاری را تحمیل می کنند.

on him i shall impose a fearful doom.
او را به مشقتى مى‌اندازم.

i'm sorry to impose on you like this.
متاسفم که اينجوري ازت سوءاستفاده کردم

it was very hard, you know, to impose my authority.
میدونی، خیلی سخت بود تا اختیارم رو تحمیل کنم.

fighting to impose restrictions on the think tank organization .
درحال جنگ براي تحميا كردن بر روي سازمان مخزن فكري .

you impose an evening with your ex , even if hes a buddy .
تو يک شب را با دوست پسر سابقت . ميگذروني ، حالا رفيق هم که باشه .

it is wrong and inhuman to impose the jews on the arabs ...
برخی خاخام‌های یهودی با جنبش صهیونیزم مخالفند.

i have been trying to impose my vision of your future on you .
میخوام نظرم را راجع به آیندت بهت بگم .

what is the matter with you? what sort of a judgement you impose!
شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌كنيد؟

on the whole these 19th century congresses failed to impose significant reforms.
در کل کنگره‌های قرن نوزدهم در اعمال نفوذ قابل توجه اصلاحات شکست خورد.

“what is the matter with you? what sort of a judgement you impose!”
شما را چه شده است؟! چگونه حکم می‌کنید؟! (هیچ می‌فهمید چه می‌گویید؟!)

musa said: take me not to task for that forget, and impose not in my affair hardship.
(موسی) گفت: «به (سبب) آنچه فراموش کردم، مرا مؤاخذه مکن، و از (این) کارم، مرا به سختی مینداز.»

or do they who commit evil deeds imagine that they can escape from us? what an evil judgement they impose!
آيا آنان كه مرتكب گناه مى‌شوند پنداشته‌اند كه از ما مى‌گريزند؟ چه بد داورى مى‌كنند.

as for the lad, his parents were believers; and we were afraid he would impose on them insolence and unbelief;
«و اما (آن) نوجوان؛ پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدیم (مبادا) آن دو را ناخواسته و به‌ناچار به طغیان و کفر بکشد. »