Results for instructions translation from English to Persian

instructions
& ذخیرۀ هویت عکاس پیش‌فرض به عنوان برچسب‌

instructions:
تکرارها:

per your instructions .
طبق دستور شما .

instructions , material .
منتظر دستوراتي ، موادي .

i got the instructions.
من دستورالعملش رو پيدا کردم

airworthiness limitation instructions
محدودیت های کنترل پیکربندی طراحی انتقادی (cdccls) وسیله ای برای اطلاع رسانی به faa، اپراتورها و امکانات تعمیر و نگهداری از جنبه های پیکربندی طراحی خاص است که نمی تواند بدون نقض قصد طراحی تغییر کند، به طور بالقوه هواپیما را با far 25.981 (b) ناسازگار می کند. بنابراین، این جنبه های پیکربندی باید کنترل شوند به طوری که انها در پیکربندی مشخص شده در هر cdccl باقی بمانند.

i await your instructions.
اون با من

and wait for further instructions .
و منتظر دستورالعمل هاي بيشتر باشند .

instructions windows vista / xp
دانلو windows vista / xp

await instructions from the authorities .
دستورات لازمه از طرف بخش امنيتي .

follow the librarian's instructions
دستورات متصدی کتابخانه را دنبال کن

and you wanted more specific instructions .
تو اون وسط ميخواستي که من اطلاعات دقيق بهت بدم .

leave me . ill send further instructions .
تنهام بذار . دستورهاي بعدي را برات ميفرستم .

three men down . await instructions . out .
سه نفر کشته شدن . منتظر دستور باش . تمام .

and i could finally read my instructions.
.و من نهايتا تونستم دستورالعملم رو دريافت کنم

the instructions refer to the "recruit".
دستورالعمل به نوآموز اشاره داره

all aircraft read back all hold short instructions.
all aircraft read back all hold short instructions.

no , sir . ive come for mr . godwins instructions .
نه ، آقا . من اومدم اينجا براي راهنمائي خواستن از آقاي گودوين .

dae so didn�t send any instructions about that.
داي سو دستوري درباره ي اون نداده.

and ive been given instructions to escort you ladies .
و به من دستور داده شده که شما خانمها را .