Results for kidney translation from English to Persian

kidney
کلیه

kidney .
قلوه .

kidney bean .
لوبياقرمز .

kidney beans
لوبیا چیتی

glomerulus (kidney)
گلومرول

kidney bean galaxy
کهکشان kidney beanobject name (optional)

for a healthy kidney .
براي کليه سالم .

my kidney's failing.
. کليه هام مشکل داره

maybe he left you his kidney.
شايد كليه خودش رو برات كنار گذاشته باشه

ive his kidney . ive his iiver .
من قلوه اونو دارم . من جگر اونو دارم .

her kidney and heart have weakened
کلیه و قلبشان ضعیف شده

dang . gilligan catching a kidney shot .
لعنتيا ، بردنش 1 دارند دورش ميکنن اين شکنجست مرد .

dang . gilligan catching a kidney shot. .
لعنت به كليه هاش مشت خورده .

if a rich gringo needs a kidney .
اگه بيگانه پولدار کليه لازم داشته باشه ؛ .

currently in the hospital with kidney failure .
هم‌اكنون در بيمارستانه با كليه‌هاي از كار افتاده .

anthony atala: printing a human kidney
آنتونی آتالا: چاپ کلیه انسان

the hospital called and said her kidney failed .
بيمارستان گفت كه كليه او از كار افتاده .

yours. i got 43 points for ''kidney. ''
نوبت توئه ، من 43 امتياز . بخاطر کيدني گرفتم

i had kidney cancer growing out of my tongue.
سرطان کلیه ای داشتم که داشت روی زبونم رشد می کرد و بیرون میزد.

if the eruptions are wheat pod color, then kidney...
... اگر جوشها به رنگ پوست گندم میبود، از داروی کلیه ها