Results for kir translation from English to Persian

kir
kir

kir bok
کیر بوک

kir to konet
کیر تو کونت means "fuck you"

photo of kir and kass without filter
عکس کیر و کس بدون فیلتر

& kir."artemisia karatavica" krasch.
* "artemisia karatavica" krasch.

photo of kir and kes without filter breakerکیروکس
عکس کیر و کس بدون فیلترشکن

strongly rectifying kir channels exhibit a very steep voltage dependence resulting in silencing of their activity at depolarized membrane voltages
به شدت اصلاح کانال های kir وابستگی ولتاژ بسیار تند و در نتیجه خاموش کردن فعالیت آنها در ولتاژ غشای دپلاریزه شده نشان می دهد

1 queen makhi makhi kir taban, born of heaven, was a queen from a long line of queens. and they were all fools, she thought, her pulse quickening as she read the invitation in her hand. if they hadn' been fools, i wouldnt be in this predicament right now. no rage showed on her face. no blood rushed to her smooth cheeks. she was a queen and conducted herself accordingly back erect, body poised, expression composed. her fingers did not tremble, though every muscle in her body longed to crush the e
1 queen makhi makhi kir taban ، متولد بهشت ، ملکه ای از صف طولانی ملکه ها بود. او فکر می کرد که همه آنها احمق بودند ، چون با خواندن دعوت نامه در دست ، نبضش تند شد. اگر آنها احمق نبودند ، من الان در این مخمصه نبودم. هیچ خشمی روی صورتش ظاهر نشد. هیچ خونی به گونه های صافش سرازیر نشد. او یک ملکه بود و بر این اساس خود را در حالت ایستاده ، بدن آماده و حالت ترکیبی نشان می داد. انگشتانش نمی لرزید ، اگرچه تمام ماهیچه های بدن او مشتاق بودند که e را خرد کنند