Results for knuckle translation from English to Persian

knuckle .
تندر دادن به .

knuckle joint .
لولاي بند دار .

so no knuckle sandwiches under no circumstances .
پس هيچ جاش ورم نکنه .

sirloin. the parts are top sirloin, knuckle and...
گوشت راسته .این بخشی از بالای راسته ، زانو و

does the knuckle cracking bother everybody, or just him?
قلنج شکوندن من همه رو اذيت ميکنه يا فقط اينو؟

joey's constant knuckle cracking isn't annoying?
يعني قلنج شکوندن جويي کسي رو ناراحت نميکنه؟

you probably think that the force that i led was all steely-eyed commandos with big knuckle fists carrying exotic weapons.
شاید فکر کنید نیروی تحت فرماندهی من یه سری سرباز با چشم‌های آهنی و مشت محکم بودن که سلاح‌های عجیب داشتن.

so these are a pair of gloves, and it has vibrating elements on the knuckle part so you can convey instructions about how to steer -- the direction and the intensity.
این دستگاه یک جفت دستکش است که در قسمت بند انگشت عوامل ویبراتور دارد، تا شما بتوانید دستور العمل های مربوط به -- نحوه ی کنترل جهت و قدرت را انتقال دهید.

" chicago named a stretch of street and a day after knuckles in 2004 for this role.
در سال ۲۰۰۴ قسمتی از یک خیابان در شهر شیکاگو به احترام وی ناکلز نام گذاری شد.