Results for lying to hide the extent of your ... translation from English to Persian

the extent of its knowledge goes to your lord.
[دانش‌] پايانه و سرانجام آن با پروردگار توست.

the extent of his theodore kont .
اندازه كون تئودور .

thats the extent of my relationships .
ارتباطات من در همين حده .

we dont know the extent of his condition .
ما هنوز در مورد همه ي مشکلاتش آگاه نيستيم .

if you try to hide the truth of this matter,
اگه شما بخواهيد اين حقيقتو مخفي نگه داريد,

the extent of 350 km . valves with multiple guns .
و سيستم تزريق كه در هر ثانيه . ميتونه 700هزار بار فشار را اعمال كنه .

however, it's hard sometimes to remember the extent of that urbanization.
با این حال، گاهی دشوار است كه دامنه اين شهری‌شدن را به خاطر بیاوریم.

to determine the extent of organized crime control of the new jersey seaports .
جهت تصميم گيري در مورد كنترل وسعت جرايم . سازمان يافته در بندر نيوجرزي .

check this box if you want to hide the plot of the function.
اگر می‌خواهید رسم تابع را مخفی کنید ، این جعبه را علامت بزنید.

which shows the extent of gulf war syndrome was made public .
كه نشان ميدهد سندرم جنگ خليج داره همه گير ميشه .

to hide the failure, anything can be disguised.
براي پنهان كردن شكستهاهر چيزي رو ميشه تغيير داد

the angels and the spirit will ascend to him during a day the extent of which is fifty thousand years.
بالاروند فرشتگان و روح بسویش در روزی که اندازه آن است پنجاه هزار سال‌

the extent of its range makes it the most widely distributed wild bird on the planet.
گنجشک خانگی در حال حاضر وسیع‌ترین پراکندگی را در میان تمامی پرندگان وحشی کره زمین دارد.

doing this is trying to hide the feelings i have right now.
انجام دادن اين به دليل اينه که من مي خواهم احساساتي رو که الان دارم مخفيکنم

enable this option to show different levels of quoted text. disable to hide the levels of quoted text.
برای نمایش سطوح مختلف متن نقل قول‌شده ، این گزینه را فعال سازید. برای مخفی کردن سطوح نقل قول‌شده ، غیرفعال کنید.

you invented a series of killings to hide the only real crime: .
تو قتل هاي زنجيره اي را از خودت ساختي براي سرپوش گذاشتن روي جرم واقعي .

all that dirt and sand in there , nowhere to hide the blood in , no skin .
كلي كثافت و شن اون تو هست . جايي نيست كه خون‌ها را اونجا قايم كنيم .

this is the extent of their knowledge; indeed your lord well knows one who has strayed from his path, and he well knows one who has attained guidance.
اين است منتهاى دستيابى آنها به دانش. همانا پروردگار تو داناتر است به آن كه از راه او گمراه شده و هم او داناتر است به آن كه راه‌يافته است

the elements of market structure include the number and size distribution of firms, entry conditions, and the extent of differentiation.
در واقع عناصر اصلی ساختار بازار، تعداد و اندازه بنگاه‌ها در بازار، شرایط ورود و گستردگی تمایزات در بازار محصول یا کالایی خاص است.

the extent of the damage required six years of repair and reconstruction; the church was re-opened on 13 may 994.
انجام این کار و بازسازی کامل ایاصوفیا شش سال بطور انجامید و کلیسا بار دیگر در ۱۳ می۹۹۴ افتتاح شد.