Results for my eyes every time looking you translation from English to Persian

every time .
هر بار .

every time he calls you , .
هر دفعه ، که اون به تو زنگ ميزنه .

every time you open your mouth .
دفعه بعد که دهنت را باز کني .

and every time you look at her , .
و هر زمان که به اون نگاه ميکني .

every time you salute the captain , .
هر وقت كه به كاپيتان سلام نظامي ميدي .

every time , guaranteed .
هر زماني اين ضمانت شده است .

every time you have a torch lights .
هر بار که يک چراغ روشن کردي .

but you realize every time you suit up , .
اما تو ميدوني که هر بار که اون لباس را ميپوشي .

and youd kick . every time .
و تو هميشه ضربه ميزدي .

every time i see your face,
هر وقت که من صورت شما رو ميبينم

and every time i came back , .
و هر دفعه که برميگشتم .

but you disappoint me every time.
ولي تو هربار منو نااميد کردي

yeah . can you do that every time .
آره ، ميتوني هميشه اون کار را بکني .

bat my eyes .
بهش چشمک زدم .

and then close your eyes every day .
و هر روز برای چند دقیقه چشماتون را ببندید .

and every time, he knocked them out.
و هر دفعه، از پسشون براومده.‏

bless my eyes .
برکت بده به چشمام .

dramatic irony . itll fuck you every time .
طنز دراماتيكيه دهنتا مي‌گاد .

and you mean every word you say . every time .
و از همه کلماتت منظوري داري . هر دفعه .

and he's good looking. you look delicious.
اون خوش قيافه هستاما تو نيستي