Results for nauseous translation from English to Persian

nauseous
تهوع

is she nauseous?
حالت تهوع هم داره ؟

im feeling a little nauseous .
يکم احساس حالت تهوع ميکنم .

nauseous. i'm physically nauseous.
حالت تهوع دارم دل پيچه ميگيرم

im not joking around , im nauseous .
شوخي نميکنم ، حالم خيلي بده .

the thought of one star gets me nauseous .
فکر کردن به يک ستاره حالمو خراب ميکنه .

i feel nauseous so i can't eat it
چون حالت تهوع دارم، نمیتونم بخورم

but you get nauseous when you leave the zip code .
ولي تو و سفر تو حالت از گفتن يک کد پستي بهم ميخوره .

l feel a little nauseous . lve got a cramp .
يكمي حالت تهوع دارم شكمم دردزيادي داره .

dont forget to call , shelley . say youre nauseous. .
يادت نره زنگ بزني شلي بگو تهوع آوري .

the smell of patchouli oil still makes me nauseous .
از بوي روغن نعناع هنوزم حالت تهوع بهم دست ميده .

then she say to me , enough , you are making me nauseous .
بعدش اون دختره بهم گفت: بسه . داري حالمو بهم ميزني .

- it makes me nauseous. - a famous doctor once said,
حالت تهوع مياره :يه پزشک معروف گفته

a person normally feels nauseous if he knows he's eating what he dislikes
افراد بطور معمول، زمانیکه متوجه خوردن غذایی که ازش تنفر دارند میشوند، احساس تهوع میکنند

this draws a compass, with all elements spinning about randomly, for that "lost and nauseous" feeling. written by jamie zawinski; 1999.
دایره‌ای با تمام عناصر ، که به طور تصادفی دورش می‌چرخند را برای حس » تهوع آور و مفقودی « ترسیم می‌کند. نوشتۀ جامی زاوینسکی.