Results for one another translation from English to Persian

one another .
بايکديگر .

love one another .
هم ديگر را دوست داشته باشين .

facing one another.
تکیه‌کنندگان بر آنها روی به روی‌

is to love one another .
آنها همديگر را دوست دارند .

they protected one another , .
‏اونها از هم محافظت مي‏کردن ، ‏ .

"why help you not one another?"
(ای مشرکان!) شما چرا همدیگر را یاری نمی‌دهید (و در نجات هم نمی‌کوشید؟). [[«لا تَنَاصَرُونَ»: همدیگر را یاری نمی‌دهید. اصل آن (لا تَتَنَاصَرُونَ) است.]]

on thrones facing one another.
(تکیه‌زنان) بر تخت‌هایی در حالی‌که برابر یکدیگرند.

on furnishings, facing one another.
(تکیه‌زنان) بر تخت‌هایی در حالی‌که برابر یکدیگرند.

whereof do they question one another?
(این مردم) درباره‌ی چه چیز از یکدیگر می‌پرسند؟ [[«عَمَّ»: از چه چیز. این واژه، مخفّف (عَمَّا) است که در اصل (عَنْ مَا) است. «یَتَسَآءَلُونَ»: از همدیگر می‌پرسند. وقتی که کفّار و مشرکان مکّه، با مطالب و مباحث تازه‌ای، از قبیل مبدأ و معاد و وحی و نبوّت و رستاخیز و حساب و کتاب قیامت، و بهشت و دوزخ، روبرو شدند، گاهی از روی شکّ و تردید، و گاهی از روی شوخی و مسخره، پرسشهائی درباره آن مطالب از یکدیگر می‌کردند. در اینجا سؤال ایشان این بود که: واقعاً راست است که قیامت وجود دارد؟]]

saw another one? another person had one?
يكي ديگه ديده؟يعني يكي ديگه هم نشان داره؟