Results for orient the arrows translation from English to Persian

make the arrows!
تير ها را بساز!

hand me the arrows.
تيرها رو بديد به دستم

shoot the arrows!
!تيراندازى كنيد

but look at the arrows.
ولی به اون فلش ها نگاه کنید.

the arrows are my responsibility .
تامين تيرها به عهده من .

did they shoot the arrows?
افراد تو تير هم پرتاب ميکردند؟

the arrows have no watch this .
تيرهاندارند اينو تماشا كن .

bhagwan das , pull out the arrows .
بهاگوان داس تيرها را بيرون بيار .

and collected all the arrows of shilla.
و تمام تيرهاي شيلا رو جمع كرد

- and the weapons? - we used all the arrows
- اسلحه چطور؟- تمام تيرهامون رو براي

the arrows are only a few due to our first battle
به خاطر جنگي كه كرديمفقط تعداد محدودي تير برامون مونده

follow the arrows on the map . go to the last cell .
پيکانهاي روي نقشه را دنبال کن برو تو سلول آخري .

im aiming all the time . you have to aim at the arrows .
من تمام وقت دارم نشونه روي ميكنم تو بايد به سمت تير نشونه بري .

its impossible , i swear . you should aim for the arrows .
قسم ميخورم ، ان غير ممكنه تو باد براي تيرها نشونه بري .

aren't they going to die anyway? we can block the arrows.
بالاخره اونها خواهند مردبراي اسابت تير ميشه از اونها استفاده كرد

so in this case, if you look carefully, most of the arrows flow from right to left.
پس در این مورد خاص، اگر دقت کنید، بیشتر بردارها از راست به چپ می روند.

bring the arrow .
گلوله هارو بیارید .

that means that the brains are synced up more closely in terms of simultaneous activity, and the arrows flow clearly from left to right.
این بدین معنا است که مغزها با هم هماهنگ شده اند و از نظر فعالیت همزمان به هم نزدیک تر هستند و بردار ها واضحا از چپ به راست می روند.

as you pull the arrow, breathe in.
وقتي که کمان رو مي کشي.نفست رو بده داخل

in this, the arrow tip is pointed at the wolf sirius.
نام آن در سامانه ی نام‌گذاری بایر «آلفا سگ بزرگ» است.