Results for personalized translation from English to Persian

personalized genomic massage anyone?
کسی ماساژ ژنومیک شخصی می خواهد؟

secondly, it's become much more personalized.
ثانيا، بيشتر شخصي مي شود.

nina tandon: could tissue engineering mean personalized medicine?
نینا تندان: آیا مهندسی بافت می تواند منجر به پزشکی منحصر به فرد و شخصی بشود؟

so we contacted a company in scotland that created personalized computer voices.
بنابراین ما با یه کمپانی در اسکاتلند تماس گرفتیم که صدا های کامپیوتری شخصی سازی شده تولید می کرد

for every community in the united states, you could have your own personalized map of that.
برای هر جامعه‌ای در ایالات متحده، شما می‌توانید نقشهٔ شخصی خود از آن را داشته باشید.

in 2008, bruce clay said that "ranking is dead" because of personalized search.
در سال ۲۰۰۸، bruce clay گفت که «رتبه بندی مرده است» زیرا جستجوی شخصی شده سبب آن می‌گردد.

but they were also -- i was really impressed by how personalized they were, and how much work went into them.
اما همچنين بسيار تحت تاثير نحوه شخصي بودن آنها قرار گرفتم، و اينكه هركدام از آنها چقدر كار برده بود.

yahoo news, the biggest news site on the internet, is now personalized -- different people get different things.
" یاهو نیوز " بزرگترین سایت خبری اینترنت دیگر الان شخصی سازی شده -- افراد مختلف، اخبار مختلف می‌گیرند.

so this will allow us to create personalized medicines in the third world at a cost that is actually achievable and make the world a safer place.
این بما اجازه خواهد داد تا داروهای شخصی را درجهان سوم ایجادکنیم با قیمتی کاملا در حد توان و جهان را ایمنتر میسازد.

but that's not even all of it, because once a drug is approved, tissue engineering techniques can actually help us develop more personalized treatments.
ولی این همه اش نیست، وقتی دارو -برای مصرف انسانها- تصویب شد روشهای مهندسی بافت می تونه به توسعه درمانهای شخصی کمک کنه

you know, my partners at kleiner and i were compulsive networkers, and so when we see a big problem or an opportunity like avian flu or personalized medicine, we just get together the smartest people we know.
من و همکارانم در کلاینر شبکه‌سازهای بحران بودیم، به این معنی که وقتی متوجهِ مشکل یا فرصتی بزرگ می‌شیم مثلن آنفلوآنزای مرغی یا خوددرمانی، خوش‌فکرترین افرادی که می‌شناسیم رو دورِ هم جمع می‌کنیم.

and they all have the same kind of features: highly collaborative, very personalized, often pervasive technology, learning that starts from questions and problems and projects, not from knowledge and curriculum.
و اینها همه ویژگی های یکسانی دارن، فعالیت گروهی بالا، کارهایی مرتبط با امور شخصی، معمولا استفاده از تکنولوژی فراگیر. یادگیری که از سوال پرسیدن و مشکلات و طرح ها شروع میشه، نه از دانش و برنامه آموزشی.

and the challenge with these kinds of algorithmic filters, these personalized filters, is that, because they're mainly looking at what you click on first, it can throw off that balance.
و چالش موجود در این نوع فیلترهای الگوریتمی این فیلترهای شخصی شده ، که عموما" آنها به دنبال آنند، آنهایی هستند که شما اول بر روی آنها کلیک می کنید. این می تواند تعادل را بر هم زند.

to address this challenge, implementation of multistimuli responsive biomaterials may find utility by improving the selectivity of drug release from dds in complex disease microenvironments, enabling personalized treatment. bandeau et. al synthesized multistimuli responsive cross linkers, enabling preparation of hydrogels via strain promoted azide−alkyne cycloaddition (spaac) click chemistry
برای مقابله با این چالش، پیاده‌سازی مواد زیستی پاسخگوی چندمحرکی ممکن است با بهبود گزینش‌پذیری آزادسازی دارو از dds در ریزمحیط‌های پیچیده بیماری، مفید باشد و درمان شخصی‌سازی‌شده را ممکن می‌سازد. باندو و. پیوندهای متقابل پاسخگوی چند محرک سنتز شده، امکان آماده‌سازی هیدروژل‌ها را از طریق شیمی کلیک آزید-آلکین سیکلودافزودن (spaac) افزایش می‌دهد.