Results for programmable translation from English to Persian

programmable
برنامه

cisco - programmable switch
cisco - سودهی قابل برنامه‌سازیstencils

list of user programmable constants
فهرست ثابتهای قابل برنامه‌ریزی کاربرname of the user programmable constant

name of the user programmable constants.
نام ثابتهای قابل برنامه‌ریزی کاربر

but i mean programmable materials that build themselves.
بلکه منظورم مواد قابل برنامه‌ریزی هستند که خودشان را می‌سازند.

this is a completely programmable and adaptive pipe on its own.
این یک لوله کاملاْ قابل برنامه‌ریزی و سازگار است.

then we need programmable parts that can take that sequence and use that to fold up, or reconfigure.
بعد بايد قطعات قابل برنامه‌ریزی داشته باشيم که بتوانند مرحله را به اجرا در بياورند و از اين قابليت برای سر هم شدن یا برای پيكربندی جدید استفاده كنيم.

and we're dedicated to trying to develop programmable materials for the built environment.
ما قصد داریم تلاش کنیم، تا مواد قابل برنامه‌ریزی برای ساخت محیط را توسعه دهیم.

and so, of course, with lots of programmable computers and robots around this is an easy thing to picture.
و البته با تعدادزیادی کامپیوترهای قابل برنامه ریزی و روباتهایی که اطراف ما هستند، تصور این [ایده] کار ساده ایه.

craig venter showed up last year and showed you the first fully programmable cell that acts like hardware where you can insert dna and have it boot up as a different species.
کریگ ونتر سال گذشته حضور داشت و به شما اولین سلول کاملا قابل برنامه ریزی را نشان داد که مانند یک سخت افزار عمل می کند. که شما می توانید با وارد کردن dna، آن را به عنوان یک موجود جدید راه اندازی کنید.

it is common for general purpose types to be programmable; however, many remain as static machines with only a limited number or no changeable parameters.
متداول است که انواع هرکاره قابل برنامه ریزی باشند با این حال بسیاری از آنها به صورت ماشین‌های ایستایی بدون پارامتر یا تعداد محدودی پارامتر قابل تغییر باقی‌مانده‌اند.

the power supplied was by a twelve volt battery positioned on the cart. in order to control the sprinkling system’s cart, a programmable logic controller was used.
منبع تغذیه توسط یک باتری 12 ولت بر روی محفظه قرار داده شد. برای کنترل سبد سیستم آبیاری، یک کنترل منطقی قابل برنامه ریزی مورد استفاده قرار گرفت.

it was capable of iteration, conditional branching and parallel processing, and it was programmable using punched cards, an idea babbage took from jacquard's loom.
قادر به انجام تکرار،انشعابات شرطی و پردازش کردن موازی بود، و با استفاده از کارتهای پانچ شده برنامه ریزی می‌شد، ایده بابیج از ماشین بافندگی ژاکارد گرفته شده بود.

a commonly used control device called a programmable logic controller, or a plc, is used to read a set of digital and analog inputs, apply a set of logic statements, and generate a set of analog and digital outputs.
این دستگاه مجموعه‌ای از ورودی‌های دیجیتال و آنالوگی که مجموعه‌ای از گزاره‌های منطقی را پیاده‌سازی می‌کنند، می-خواند و در پایان این دستگاه مجموعه‌ای از خروجی‌های دیجیتال و آنالوگ را تولید می‌کند.

**prom ("programmable read-only memory") in this type the data is written into the chip before it is installed in the circuit, but it can only be written once.
** پی‌رام ("حافظه فقط خواندنی برنامه‌خور")؛ در این نوع حافظه، تراشه قبل از قرار گرفتن در مدار برنامه‌ریزی می‌شود اما فقط یکبار قابلیت برنامه‌خوری دارد.

these devices are designed to run at the full speed of their interfaces – with total bandwidth as high as 12.8 tbit/s for programmable switches. programmable switch pipelines achieve similar latency to conventional switches, and even programmable nics have much lower latency than end hosts because placing the computation close to the network avoids pcie busand os induced latency
این دستگاه‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که با سرعت کامل رابط‌های خود کار کنند - با پهنای باند کل به 12.8 ترابیت بر ثانیه برای سوئیچ‌های قابل برنامه‌ریزی. خطوط لوله سوئیچ قابل برنامه‌ریزی به تأخیر مشابه سوئیچ‌های معمولی دست می‌یابند، و حتی nic‌های قابل برنامه‌ریزی تأخیر بسیار کمتری نسبت به میزبان‌های پایانی دارند، زیرا قرار دادن محاسبات نزدیک به شبکه از تأخیر ناشی از گذرگاه pcie و سیستم عامل جلوگیری می‌کند.