Results for put out fires translation from English to Persian

put out .
منتشرساختن .

put out the vibe .
تو اونو خوب بپز .

put out your hands.
دستات رو بيار جلو

put out the fire! now!
آتش رو خاموش کنيد ، همين حالا

just put out your hand like this .
بايد کف دستت را بذاري مثل اين .

i want god to put out his hand .
ميخواهم كه خداوند دستش را به طرف من دراز كند .

all right. you put out that fire.
اون آتيش رو خاموش کن و ديناميتها رو جمع کن

and permanently put out of action; .
و به‌کلي توانايي عمل را از دست دادند؛ .

put out the fire! put out the fire!
آتيشو خاموش کنيد آتيشو خاموش کنيد

after 2 days i put out fire on klin,
بعد از 2روز عصبانیتمرا بر سر کلین خالی کرئم

then you should put out all potential threats
آنوقت باید تمام احساس تهدید و ترس را دور بریزی

find the heart , put out the fire . got it .
قلبو پيدا کنيد و آتيشو خاموش کنيد انجامش بديد .

so when the lights of the stars are put out.
در آن زمان که ستارگان محو و تاریک شوند،

is if we find the heart , we put out the fire .
اگه بتونيم قلبشو پيدا کنيم آتيشو خاموش ميکنيم .

all the factory and refinery's fire got put out.
آتش همه ی الایشگاه ها و کارخانه ها خاموش شده

youre like a racehorse thats been put out to pasture .
تو مثل يک اسب مسابقه اي هستي که در چراگاه گذاشته باشند .

it can wash away earth , put out fire and even destroy iron .
ميتونه زمين را بشوره ، آتش را خاموش كنه . و حتي آهن را از بين ببره .

its a great way to put out an eye . shut this place down .
يه راه عالي براي چشم درآوردن . اينجا را تعطيل كنيد .

lf we wanna put out the fire , were gonna have to go inside .
اگه بخوايم آتش را خاموش کنيم مجبوريم بريم داخل خانه .

if papa and martin put out the nets , minus and i will get the milk .
پاپا اگر تو ومارتين تور را پهن کنيد من و مينوس شير ميآوريم .