Results for razor translation from English to Persian

razor
ریش‌تراش

razor .
با تيغ تراشيدن .

razor shell
صدف تیغی

safety razor .
تيغ خود تراش .

razor burn. hell, no!
!ريششو مي زده زخم مي شده. لعنتي، نه

its an electric razor .
يه ماشين ريش تراشه .

i bought you a razor.
یه تیغ برات خریدم.‏

shorty , wheres my razor .
شورتي تيغ من كجاست .

razor's by the sink, jack.
تیغ کنار روشویی یه، جک.‏

cute . looks like an electric razor .
چه قشنگ . مثل يک تيغ برقي ميمونه .

l took two razor blades to the bathtub .
دو تا تيغ با خودم بردم تو وان حموم .

like an insane man with a razor in his hand .
بسان مردي ديوانه با تيغي در کف .

you better shave . use my razor on the shelf .
بهتره صورتتو اصلاح کني از تيغ من استفاده کن . تو قفسه است .

the first apparatus is a huge wheel with razor blades .
دستگاه اول يک چرخ عظيم با تيغ صورته .

madame got the razor from your room , and she cut her wrists .
خانم تيغ را از اتاق شما برداشت و رگ دستش را زد .

i have razor sharp reflexes and im a master of stealth .
حرکات قدرتمندي انجام ميدهم . و استاد مخفي کاري هم هستم .

shave his belly with a rusty razor early in the morning .
صورتشو با ريش تراش زنگ زده موقع صبح بتراشيد .

we have to be very careful . no sleeping pills , no razor blades .
بايد خيلي مراقب باشيم ، نه قرص خواب و نه تيغ .

and what you should know about african penguins is that they have razor-sharp beaks.
آنچه که شما باید راجع به پنگوئن های آفریقایی باید بدانید این است که آنها نوک های بسیار تیزی دارند.

it's just so much more fun to play ... when bent notes slice right through you like a razor blade.
او از همان دوران کودکی به موسیقی علاقه داشت وباشنیدن rock around the clock از ۱۳ سالگی نواختن گیتار را آموخت.