Results for regardless translation from English to Persian

regardless .
با وجود اينكه .

regardless of test scores .
بدون اينكه نياز به موفقيت در اين آزمون داشته باشي .

regardless i won and you lost .
باوجود اين ، من بردم وتو باختي .

that's ok. regardless of that
باشه، صرف نظر از این

regardless of his social status.
بدون توجه به درجه اجتماعي اش

regardless of whether i do or not
بدون توجه به اینکه میتونم یا نه

regardless of what you may have heard .
برخلاف حرفايي كه ممكنه پشت سر من شنيده باشي .

regardless of how young or how old , .
بدونه توجه به اینکه شما چقدر خود را پیر یا جوان می دانید .

regardless of what royal guards decide
...حتی اگر هم به دستور گارد سلطنتی اعتنایی نکنیم

but a good song is a good song regardless.
این آلبوم ۱۲ آهنگ استدویی و ۴ اهنگ ریمیکس دارد.

regardless , l think you should get out .
، بي توجه . فکر کنم تو بري بيرون .

you will be punished regardless of your status.
تو میتونی با وجود وضعیتت مجازات کنی

fires are always a threat regardless of size
بدون توجه به اندازه آتش همیشه یک تهدید است

regardless of the goings on in the imperial city.
صرف نظر از اتفاقات درون شهر امپراطوری

did you just say "regardless of social status"?
ايا گفتيد بدون توجه به درجه اجتماعي اش؟

we then rely on the idea that we are accepted regardless.
چنین معجزه‌ای در دین مسیحیت عیسی به عنوان مسیح است.

isn't she now living a well off life regardless?
?مگه الآن زندگي عالي نداره

regardless, our theory was that human beings are merely
... صرفنظر از اون، تئوري ما اين بود که انسان به تنهايي

for me that's winning, regardless of all the details.
برای من اين پيروزى است، بی توجه به جزییات

colonel stauffenberg was explicit . we initiate valkyrie , regardless .
سرهنگ استافنبرگ صريح گفت ما والکري را شروع ميکنيم صرف نظر از .