Results for restrictions translation from English to Persian

access restrictions
محدودیتهای دستیابی

override document restrictions
نادیده گرفتن محدودیت‌های نوشتار

lockdowns and other internal restrictions
تعطیلی و دیگر محدودیت های داخلی

an autonomy without rules or restrictions .
بدون قانون يا محدوديت را نمي‌داد .

four feet even , with the restrictions of a brief .
حتي براي چهار تا پا هم محدوديتي داره .

google and amazon have implemented similar restrictions.
گوگل و آمازون نیز محدودیت‌های مشابهی اعمال کرده‌اند.

placed significant restrictions on american access to oil .
محدوديتهاي معني داري بر دسترسي آمريكا به نفت گذاشته .

fighting to impose restrictions on the think tank organization .
درحال جنگ براي تحميا كردن بر روي سازمان مخزن فكري .

a detailed list of entry restrictions is maintained by the iata.
لیست مفصلی از محدودیت های اعمال شده برای ورود به کشورها توسط iata نگهداری می شود.

* pakistan: polygamy in pakistan is permitted with restrictions.
* پاکستان: چند همسری در پاکستان با محدودیت‌هایی مجاز است.

its compiler is a dialect of c with some extensions and restrictions.
کامپایلر آن گونه‌ای از سی است که تعدادی افزونه و محدودیت دارد.

the license for the software will place restrictions on the use of the key.
به طور مثال از سیستم پشتیبان گیری قدرتمند و سیستم restore برخوردار می باشد.

by enforcing both restrictions, rlp, co-rlp, bplp, and zplp are yielded.
با اجرای هر دو محدودیت rlp ،co-rlp، bplp، و zplp بدست می ایند.

the pandemic has resulted in travel restrictions and nationwide lockdowns in several countries.
این پاندمی باعث اعمال محدودیت‌های سفر و تعطیلی‌های گسترده در چندین کشور شده است.

in the past, the service also sold individual mp3s without digital rights management restrictions.
راپسودی تک‌آهنگ‌های ام‌پی‌تری را بدون محدودیت مدیریت حقوق دیجیتال به فروش می‌رساند.

as a result, the twofish algorithm is free for anyone to use without any restrictions whatsoever.
در نتیجه الگوریتم twofish به صورت آزادانه در اختیار همه قرار دارد و هر کس می‌تواند بدون هیچ گونه محدودیت از آن استفاده کند.

corporations imposed employee travel restrictions, cancelled conferences, and encouraged employees to work from home.
شرکت‌ها محدودیت‌هایی را برای سفر کارکنان وضع کردند، کنفرانس‌ها را لغو کردند و کارکنان را ترغیب کردند که از خانه کار کنند.

in the united states more than in europe, during the cold war, such restrictions applied to communists.
در طول جنگ سرد، در ایالات متحده بیش از اروپا، اینچنین محدودیت‌هایی بر کمونیست‌ها اعمال می‌شد.

... we should let our media write within the framework of the law and we should not impose restrictions on them.
از بعد اقتصادی، برخلاف محافظه‌کاران راست سنتی که طرفدار دیدگاه بازار آزاد هستند، رفسنجانی به یک اقتصاد ترکیبی معتقد است.

at the very least they can keep you informed about the local situation and notify you about recently introduced travel requirements and restrictions.
حداقل آنها می‌توانند شما را با شرایط محلی آشنا کنند و الزامات و محدودیت‌هایی را که اخیراً برای سفر وضع شده است، به اطلاع شما برسانند.